✅ توزیع یا بازتوزیع. ✍🏻 علی

✅ توزیع یا بازتوزیع
✍🏻 علی #سرزعیم

🔹عرصه انتخابات عرصه ای است که به طور طبیعی نامزدها را به سمت تلاش برای کسب رای سوق خواهد داد. این امر در شرایطی که کشور فاقد احزاب جاافتاده است موجب خواهد شد تا نامزدهای انتخاباتی به سمت داده وعده های غیرواقعی وسوسه شوند. در کشورهای توسعه یافته از آنجا که احزاب می خواهند در بلندمدت در جامعه مقبولیت داشته باشند به همین دلیل از دادن وعده های غیرممکن خودداری می کنند و یک سازوکار درون حزبی برای کنترل پوپولیسم ایجاد می شود. حتی در کشوری مثل آمریکا که نظام سیاسی آن آسیب پذیری بیشتری دارد روی کار آمدن ترامپ بسیاری از جمهوری خواهان را نگران کرده که عملکرد نامناسب او هزینه زیادی را ممکن است برای این حزب و فعالان آن به دنبال داشته باشد.
در کشور ما پوپولیسم به این شکل خود را مطرح می کند که نامزدها چنین وانمود کنند که منابع مالی زیادی بلااستفاده موجود است و کافی است اراده ای باشد تا آن منابع بلااستفاده در جهت توزیع برای بخش های ضعیف جامعه مورد استفاده قرار گیرد. در واقع نامزدهای انتخاباتی می خواهند چنین وانمود کنند که وظیفه اصلی سیاستمدار توزیع پول نفت است اما واقعیت آنست که وظیفه اصلی سیاستمدار ایجاد ثروت و بازتوزیع درآمد است. اگر کشور در شرایطی می بود که قیمت نفت بالا بود (مثل دهه هشتاد) می شد به توزیع فکر کرد ولی واقعیت این است که در شرایط موجود امکانی برای توزیع وجود ندارد و تنها پولی که باقی مانده پول موجود در صندوق توسعه ملی است که بنا به فرض قرار است در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد تا صرف سرمایه گذاری شود نه اینکه صرف حمایت های اجتماعی گردد. غیر از این راه تنها می توان به بازتوزیع فکر کرد. مقصود از بازتوزیع این است که با سازوکار مالیات بخشی از منابع بخش های برخوردار کشور را از آنها گرفته و در اختیار بخشهای فقیر قرار دهیم. شیوه دیگر بازتوزیع آنست که قیمت کالاها و خدماتی که دولت روی آنها یارانه پنهان پرداخت می کند را واقعی کنیم و یارانه ای که صرفه جویی می شود را صرف پرداخت های اجتماعی نماییم. هر کدام از این دو شیوه بازتوزیع از توجیه اقتصادی برخوردار است و مصداق پوپولیسم نخواهد بود.
شیوه اول مستلزم آنست که نظام مالیاتی به نحوی توسعه یابد که به جای تمرکز بر تولید، مصرف خانوارها را مبنای مالیات گیری قرار دهد. اینگونه می توان منابع قابل توجهی به دست آورد ولی روشن است که شیوه آسانی نیست و اقدامی پر دافعه است زیرا جامعه در برابر کاهش قدرت خرید و مصرف مقاومت خواهد کرد. همین امر نیز جاذبه پوپولیسم را از بین خواهد برد. شیوه دوم منوط به جراحی شیوه های پرداخت یارانه است. در حال حاضر دولت در بخشهای مختلف اقتصاد یارانه های زیادی پرداخت می‏کند. برخی تخمین ها عدد یارانه انرژی را گاه بیش از 70 میلیارد دلار در سال محاسبه کرده اند. روشن است که صرف انرژی در کشور نه تنها آلودگی محیط زیست به همراه دارد بلکه هزینه فرصت آن یعنی تلف شدن دهها میلیارد دلار به شکل کم اثر در توسعه تاسف انگیز است. حذف این یارانه برای انجام حمایت های اجتماعی اقدامی درست است ولی هزینه آن کاهش رفاهی است که به غلط خانوارهای ایرانی به آن عادت کرده اند. همانطور که مشاهده می شود هر دو شیوه ها یک نوع بازتوزیع است یعنی مواهبی را از بخشی از جامعه می گیرد و منافعی را برای بخش دیگری از جامعه ایجاد می کند.
اگر دانشگاهیان و متخصصان کشور به اندازه کافی آگاهی بخشی نمایند آنگاه نامزدهای انتخاباتی مجبور خواهند شد تا به صراحت اذعان کنند که راهی برای توزیع وجود ندارد و تنها قادر به بازتوزیع خواهند بود. در چنین وضعیتی البته تکلیف جامعه در قبال نامزدهای انتخاباتی روشن می شود و مسابقه ای که هم اکنون میان نامزدهای انتخابات بر سر دادن وعده های رنگارنگ شکل گرفته پایان می پذیرد.

#انتخابات
#ریاست_جمهوری

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxbY7Ab5PtgsmQ