🔅 نگاهی و نقدی به شریعتی. (به مناسبت ۲۹ خرداد). 🖋 علی ملک پور ‌‌| جامعه‌شناس

🔅 نگاهی و نقدی به شریعتی
( به مناسبت ۲۹ خرداد)
🖋 علی ملک پور ‌‌| جامعه‌شناس

الف) نگاهی به شریعتی:
دکتر شریعتی روشنفکری دین باور و خلاق بود. گرچه خود بر دوش غولان سوار بود و میراث دار بزرگانی چون سید جمال، اقبال، محمدتقی شریعتی، بازرگان و طالقانی بود، ولی در عین حال اندیشه هایی عرضه کرد که در بسیاری موارد در تاریخ و فرهنگ اسلام و تشیع بدیع و کم نظیر بود.شگفتا که او در ۴۴ سال عمر کوتاه خود که سالهایی نیز در زندان سپری شد( به روال هر اندیشه ورزی در ایران قدیم و جدید!)، بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب نوشته که هم اکنون در بیش از ۳۰ مجلد، مجموعه آثار وی منتشر شده است.

شریعتی تاثیری شگرف و جاودانه بر فرهنگ و دین و جامعه ما به جای گداشت. اکنون کسی از موافقان و مخالفان او منکر این تاثیر نیست. اسلام امروز و فردا اگر شانسی برای جذب نسل گریز پا از مذهب داشته باشد، لاجرم از گفتمان شریعتی است .

منادیان سنتی اسلام در ایران که طی ۴ دهه گذشته برای پیش گیری از تصدی نااهلان! بر دین و دنیای مردمان ، خود به شدت احساس تکلیف کرده و تمامی دین و دنیای بندگان را مدیریت و هدایت و قضاوت (توامان ) کردند، بدیهی ست دیگر فرصت پرداختن به امور کم اهمیت تری مثل اندیشه ورزی و فرهنگ پروزی نداشته و به رغم بودجه های کلان، از نفوذ کلام خود بر مخاطبلن بی وقفه کاسته اند.

شریعتی اما، پس از آن همه تاثیر ، اینک به تمامی "تکثیر" شده است. دهها متفکر مسلمان در ایران و خارج از ایران مثل او می اندیشند و مثل او می نویسند و میلیون ها نفر نیز تحت تاثیر فکر او دین ورزی می کنند. کار بزرگ شریعتی این بود که او نظریه پردازی و سخنگویی دین را پس از ۱۰۰۰ سال از حوزه های علمیه به صحنه دانشگاه و جامعه کشاند.

من خود در جوانی از او بسیار آموختم و با عشق و ارادت به او در مسیر جامعه شناسی گام نهادم.اما اینک به عنوان یکی از خوانندگان قدیمی آثار او، پرسش ها و نقدهایی دارم .این نقدها متعدد است ولی برای اختصار در این مبحث، به طرح یکی از آنها اکتفا می کنم. شاید در فرازی دیگر پاسخ آن را از " شریعتی شناسان" زمانه ی خود بشنویم و بخوانیم.

ب) نقدی به نگاه شریعتی:
دکتر شریعتی در نوشته ها و سخنرانی های خود، عمدتا به " اسلام تاریخی" پرداخته است و از جمله چندین عنوان از کتاب های او این نحله خاص را در برمی گیرد.کتاب ها و مجموعه آثاری در موصوعات امام علی .ع. ، امام حسبن .ع.، فاطمه.س. ، زینب .س.، تشیع‌، امت و امامت، تشیع علوی و تشیع صفوی و...
عمده دیدگاههای شریعتی به این مباحث معطوف است و صرف نظر از موافقت و یا مخالفت هر یک از ما، سهم نطریه های شریعتی در مباحث " قرآن شناسی" در ابعاد کمّی و کیفی آن ،به مراتب کمتر است .
حقیقت آن است که اساس اندیشه ورزی در فرهنگ اسلامی، باید بر قرآن استوار باشد و نگرش ها و روش ها از قرآن شروع، و به قرآن - به عنوان حجت و معیار برتر - بازگردانده شود.
همه معارف و تحلیل ها می بایستی فرع بر شناخت و مکاشفه در قرآن باشد.
ممکن است استدلال شود که در آن شرایط چنان بحث هایی لازم و پرمخاطب بود، ولی نباید از نطر دور داشت که تمرکز بیش از حد بر ساحت های خارج از قرآن و مبتنی بر اسلام تاریخی و وقایع پرشمار آن ، دقیقا نقطه ناهمگرایی امت اسلامی است.
در مباحث دینی اسلام، محور و مدار اصلی کتاب خدا و سیره پیامبر.ص. است. از این منظر امامان .ع. نیز خود معلمان و مفسران بزرگ قرآن بودند و این وصف را بیش از هر وصف و لقب دیگری برای خود می پسندیدند.
امروزه عمده مجادلات و ناهمگرایی مسلمانان در مباحث غیر قرآنی و در ابعاد تاریخی اسلام و فرقه های متنوع آن است،
البته خود ِ شریعتی چند عنوان کتاب و سخنرانی مرتبط با قرآن دارد و طرح هایی نیز عرضه کرده است، ولی نکته اینجاست که اگر کسی فرضا همه آثار شریعتی را بخواند و بفهمد، نهایتا دوره ای از شیعه شناسی و امام شناسی شیعی و تاریخ فرقه های اسلامی را فرا گرفته است ، ولی آن شخص (فرضی) قرآن شناس قابلی نخواهد بود.
من معتقدم نقطه ضعف اصلی متفکران و احزاب اسلامی، شناخت اندک آنان از آموزه های قرآنی است و در این میان تفکرات تاریخ محور ، .به وحدت و هم افزایی پیروان این آیین نمی انجامد.
از دیگاه انتقادی،اگر از قرآن نیاموزیم و کم بدانیم ، هر چه غیر از آن و خارج از آن از معرفت دینی بیاموزیم و بپردازیم ، باز همچون سرگشتگانیم که تا لب دریا رفته و تشنه باز گشته ایم.
قرآن کانون و سرچشمه معارف اسلامی است و چندان مهم است که خوانش مجدد و مکرر آن برای شاگردان و پیروان شریعتی لازم تر است و برای همه مخالفان او و نیز برای منتقدان ایمان اسلامی( ناباوران) نیز لازم. تا گروه نخست بداند به چه چیزی و چرا ، ایمان دارد، و گروه دوم نیز بفهمد به چه چیزی و چرا، انتقاد و انکار می ورزد.

🔸 @Atu_Sociology