کارل معتقد بود که وجه تمایز انسان از دیگر حیوانات، توانایی در شکل دادن به جهان خود از طریق فعالیت‌های خلاقانه است

کارل #مارکس معتقد بود که وجه تمایز انسان از دیگر حیوانات، توانایی در شکل دادن به جهان خود از طریق فعالیت های خلاقانه است. تنها انسان می تواند میل به آفرینش داشته باشد و آنچه را که می خواهد تحقق بخشد. کار هم می تواند جلوه ای از خِرد انسان و توانایی آفرینش او باشد، به شرط آنکه انسان را از خود بیگانه نکند. اگر کار صرفاً با هدف بقا باشد و یا از نظر اجتماعی به گونه ای سازمان یابد که بی ارزش و تباه شود، انسان را از خود بیگانه می کند. مارکس اعتقاد داشت از خودبیگانگیِ نیروی کار در سرمایه داری صنعتی به اوج خود رسیده است، چرا که در این دوره کارگران به دستگاه ها و ماشین ها گره زده شده اند تا وظایف بی معنایی را انجام دهند که صرفاً بخشی از فرایندی بزرگ ترند. کارگران مجبور شده اند که نیروی کار خود را به منزلۀ کالایی قابل عرضه به کارفرمایان بفروشند. بنابراین خلاقیت انسانی به کالایی تبدیل شده است که به نرخ روز در بازار کار، عرضه و فروخته می شود. محصول کارِ کارگر به سرمایه دار تعلق دارد و اوست که کالا را به فروش می رساند و هرچه کارگران سخت تر کار کنند، به میزان بیشتری از سوی سرمایه دار استثمار می شوند. لذا شرایطی که به انسانیت حقیقی مجال ظهور می دهد همان شرایطی است که ازخودبیگانگی نیروی کار را خاتمه می‌بخشد. فراوانی و وفور، الغای تقسیم تولید به وظایف بی معنا و خاتمه دادن به استثمار اقتصادی از جملۀ این شرایط است.

✍🏻تونی بیلتون

#سرمایه‌داری
کارل #مارکس

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw