✅ تشکل‌یابی به مثابه راهکاری لیبرالیستی. ✍🏻 یاسر باقری

✅ تشکل‌یابی به مثابه راهکاری لیبرالیستی
✍🏻 یاسر باقری

📍 «تامل کردن» موهبتی برای فاقدان قدرت است؛ قدرت‌مندان تنها می‌توانند «ملاحظه» کنند؛ ملاحظه‌ی تداوم قدرت، ملاحظه‌ی مناسبات قدرت و صدها ملاحظه دیگر.
ماجراهای تلخ و شیرین متعدد اطراف‌مان، نیازمند تامل کردن است و گاه صمیمانه از صاحبان قدرت انتظار تامل داشتن. پایان این مقدمه، درخواست صمیمانه‌ای برای تامل بیشتر درباره تصاویر زیر است:

تصویر 1، دوران خوش سوددهی مدت‌هاست به پایان رسیده است؛ گرانی اجناس اولیه و فروش اندک، نفس کارخانه‌اش را بریده است؛ دخل و خرجش با هم نمی‌خواند؛ ناقوس ورشکستگی به صدا درآمده است. راهی جز کاهش هزینه‌ها نمانده است.
تصویر 2، دریافتی‌اش به اندازه حداقل حقوق کار است، سرپرست یک خانوار است؛ حقوقش را که هر بار سر ماه بگیرد نمی‌تواند از پس هزینه‌های زندگی برآید.
تلاقی دو تصویر بالا تنها یک پایان دارد: پیشانی‌ای که غرق خون می‌شود، شلاقی که بر کمر کارگر می‌نشیند و کارخانه‌ای که تعطیل می‌شود.

تامل کنیم شاید اندکی از تلخی پایانش بکاهیم:
اگر از خواسته‌های بزرگ و امید بستن به تحولات اقتصادی که واهی و فریبکارانه است بگذریم، می‌توانیم تصویری داشته باشیم که به لیبرال‌ترین شیوه روی آوریم: «گفتگو»؛ گفتگو میان نمایندگان کارگران، برای درک شرایط موجود و همراهی بیشتر جهت افزایش تولید با هزینه‌های کمتر با نمایندگان کارفرما جهت کاهش ندادن حقوق، افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌های ناشی از اصطکاک میان کارگر و کارفرما.

این راهکار لیبرالی که مصداق بارز و موفق آن در ژاپن به‌وفور قابل ردیابی است، نیازمند «تشکل‌یابی کارگران» است؛ تشکل‌یابی به معنای مشارکت دادن کارگران در راهکاریابی برای مسائل کارخانه و شرکت‌ها و کاهش هزینه‌های ناشی از سینرژی و همدلی آن‌هاست.
****
تشکل‌یابی در ایران با سویه‌های امنیتی گره خورده است، درحالی‌که همین تلقی غلط و به تبع آن، کوشش برای کنترل و بی‌خاصیت کردن تشکل‌های موجود است که سبب سرکشی و طغیان کارگران ناراضی و پایان تلخ‌تر ماجرا شده است. رویه‌های تشکل‌زدایی یا بی‌اثر کردن تشکل‌های موجود امکان گفتگو را در کشور سلب کرده است و کارشکنی و انتقام‌گیری‌های شخصی را جایگزین کرده است؛ بارها پیش آمده است که در فقدان تشکل و فضای گفتگو، یک کارگر دست از جان شسته و اموال کارخانه را به آتش کشیده و سال‌های عمر خود و آتیه کارفرما را یکجا به باد داده است.
*
تمایز صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی با سایر صندوق‌ها در این است که قانونگذار، سه‌جانبه‌گرایی (و مشارکت کارگر و کارفرما) را در آن به مثابه یک اصل قرار داده شده است، این موضوع در دولت‌های گذشته مخدوش شده است اما متاسفانه دولت و حتی وزیری که نسبت نزدیکی با تشکل‌های کارگری دارد، در زمینه مشارکت واقعی کارگران و کارفرمایان گام اساسی برنداشته‌اند و در این زمینه هیچ رویه متفاوتی نسبت به دولتی که انواع برچسب‌های پوپولیستی به آن زده شده، اتخاذ نشده و اساسنامه سازمان تامین اجتماعی بدون تغییر باقی مانده است.

درحالی‌که سهیم کردن تشکل‌های کارگری و کارفرمایی در این صندوق می‌توانست مانع از تحمیل بارهای مالی بسیار (از سوی مجلس) بر دوش سازمان شود.
*
کوتاه اینکه، به نظر می‌رسد تشکل‌یابی و فراهم کردن امکان مشارکت و گفتگو، کوتاه‌ترین، منطقی‌ترین و کم‌هزینه‌ترین مسیر عبور از بحران اقتصادی در کشور است.

#مشارکت
#جامعه

🌐جامعه‌شناسی علامه
@atu_sociology