🗞 تمایز نظریه اجتماعی و نظریه‌ی جامعه شناختی: راه حلی برای مشکل اسلامی‌سازی جامعه‌شناسی در ایران

🗞 تمایز نظریه اجتماعی و نظریه ی جامعه شناختی: راه حلی برای مشکل اسلامی‌سازی جامعه‌شناسی در ایران
🖋 حسن محدثی گیلوایی

📍 یکی از چالش‌های اصلی علوم اجتماعی و از جمله جامعه شناسی در ایران پس از انقلاب، تلقی علوم اجتماعی به مثابه بدنهای از دانش حامل مفروضات و ارزشهای ایدئولوژیک سکولار و غربی است. برخی به دنبال تولید دانشی به نام «جامعه شناسی اسلامی» هستند و در این باب کوششهای متفرقهای نیز صورت گرفته است که البته هنوز منجر به عرضه محصولی قابل اعتنا نشده است. در مقابل این چالش، واکنش دیگر جامعهشناسان نفی و انکار این مدعا و انتظار ارائه جامعه شناسی بدیل توسط مدعیان بوده است. این مقاله با تمایز میان نظریه اجتماعی و نظریه جامعه شناختی راه حلی برای برون رفت از این چالش مطرح می سازد که دست کم میتواند به همدلی بیشتر این دو جریان موجود در جامعه شناسی بینجامد. مبنای این تمایز تفکیک نظریه های هنجارین یا تجویزی از نظریه های غیرهنجارین یا توصیفی است. برای تثبیت این تمایزگذاری نخست نگرش درباب جامعه (جامعه‌نگری یا جامعه‌بینی ) از جامعه شناسی متمایز شده و خلط این دو با هم مورد نقد قرار گرفته است. در گام بعدی، تمایز میان نظریه اجتماعی و نظریه جامعه شناختی با توجه به چند ویژگی مطرح شده است:هنجارین یا غیرهنجارین بودن، برخورداری یا عدم برخورداری از گزاره های علمی، طراحی جامعه ایده‌آل یا عدم طراحی آن و صرفا توصیف و تبیین جامعه، مبهم سخن گفتن و کلی گویی یا دقیق و مشخص سخن گفتن. براساس این تمایز دو نوع فعالیت و تولید معرفتی، یعنی جامعه شناسی و نظریه اجتماعی، و نیز دو نوع چهره دانشی از هم تفکیک می شوند.
🔸برای مطالعه کامل مقاله، فایل پیوست را دانلود کنید 🔻
📎 t.me/atu_s_a/20
#کتابخانه

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology