🔅خشونت؛ زاییده وابستگی. 🖊عالیه شکربیگی

🔅خشونت؛ زاييده وابستگي
🖊عاليه شکربيگي

عالیه شکربیگی با اشاره به نظريه هايدی هارتمن مي‌گويد: «او در «نظريه نظام‌هاي دوگانه» خود، رابطه ميان عرصه عمومي و خصوصي و وابستگي زنان به مردان را که عامل اصلي خشونت است، به‌خوبي نشان مي‌دهد. از ديد او، مردسالاري مجموعه‌اي از روابط اجتماعي ميان مردان و براساس پايه‌اي مادي است. هرچند در اين روابط، سلسله مراتب، ميان مردان مشاهده مي‌شود اما با وجود آن، مردان براي سلطه بر زنان با يکديگر داراي احساس وابستگي و همبستگي هستند. هانا آرنت نيز به نقل از سارتر در‌اين‌راستا مي‌گويد: «خشونت سرکوب‌ناپذير...، همان انسان است که خود را بازمي‌آفريند.» اين گفته آرنت، گزاره‌اي بسيار قابل تأمل در تداوم کنش خشونت در عرصه خصوصي و عمومي است؛ به‌ويژه براي جوامع جهان سومي که به قول او بيش از آنکه گرفتار يک وضعيت واقعي جهان سومي باشند، گرفتار توهم جهان‌سومي بودن‌ هستند.» به گفته اين جامعه‌شناس، هشت ويژگي در تحقيقات و تئوري‌ها به دست آمده است که تحت عنوان ابزارهاي زايش خشونت در خانه و اجتماع قابل معرفی‌شدن هستند: 1- مهارکردن و تحت کنترل خود درآوردن، 2-جدايي و انزوا، 3- بي‌ارزش‌کردن قرباني، 4- زبان ابهام داشتن و در پرده سخن‌گفتن، 5-غيرقابل تخمين‌بودن خشونت‌گر، 6- خشونت فيزيکي، 7- خشونت توهمي، 8-هويت‌هاي تکواره و انکار انتخاب و مسئوليت. هانا آرنت در بحث و بررسي درزمینه خشونت، مفهوم قدرت را مطرح مي‌کند و مي‌گويد: خشونت، چيزي نيست به‌جز واضح‌ترين جلوه قدرت و... . سياست، سراسر مبارزه‌اي براي کسب قدرت است. بالاترين نوع قدرت، خشونت است.» درواقع، خشونت آنگاه به‌منصه ظهور مي‌رسد که سلطه‌گر در حال ازدست‌دادن يا دچار فرسايش قدرتش بوده که هم در خانه و هم در اجتماع قابل بررسي است.

قشربندي نتيجه بازتوليد نقش‌هاي جنسيتي
شکربيگي در ادامه اظهار کرد: «در کاربردي‌کردن مباحث فوق و رسيدن به راهبردهايي در منع خشونت عليه زنان از خانه تا جامعه، لازم است به اين نکته اشاره کنم که سال‌ها پيش در مقاله‌اي با عنوان «نابرابري جنسيتي، لبه تيز تبعيض عليه زنان»، به تفصيل از عوامل شکل‌گيري اين نابرابري با پذيريش جامعه‌پذيري دوگانه و حمايت نهادهاي اجتماعي صحبت کرده‌ام. توليد و بازتوليد دائمي نقش‌هاي جنسيتي هم لاجرم به قشربندي جنسيتي منجر خواهد شد. مراد از قشربندي جنسيتي يعني توزيع منابع کمياب که هر عضو از جامعه بنا به موقعيت خود در هرم سلسله‌مراتبي جامعه، از آن بهره مي‌برد. با اين مقدمه مي‌توان به گفتمان به‌عنوان عامل اصلي ساخت در يک بافت اجتماعي رسيد. گفتمان در يک تعريف ساده، سکه‌اي است که يک روي آن را گفتار و روي ديگر را کارکرد اجتماعي تشکيل مي‌دهد؛ به‌اين‌ترتيب مي‌توان نتيجه گرفت که موقعيت‌ها و واقعيت‌هاي اجتماعي در گفتمان‌ها زائيده مي‌شوند.»

او ادامه داد: «ذکر چند نکته در اين ميان ضروري است. در هر بستر اجتماعي، گفتمان‌هاي متفاوتی وجود دارند؛ هر گفتمان مطابق اصل برجسته‌سازي و حاشيه‌راني، بخش‌هايي از فرهنگ يک جامعه را حذف و بخش‌هايي را حفظ مي‌کند. در هرحال، معتقدم زماني‌که خشونت به منزله يک مسئله اجتماعي در خانه - جامعه شکل مي‌گيرد، گفت‌وگو مي‌تواند زمينه‌ساز حل آن باشد. به گفته هانا آرنت: «خشونت، عنصري از زندگي است.» اين توضيح آرنت به‌ويژه در اين سال‌ها که مرگ‌پراکني داعش و گروه‌هاي مشابه آن، جان جهان را زخمي‌تر کرده، قابل فهم‌تر است. او با تکيه بر تلقي فانون از عمل خشونت‌آميز به اين نتيجه مي‌رسد که در ستايش زندگي از اين‌دست، ستايش خشونتگري هم نهفته است. آرنت در شکل‌گيري خشونت به عامل ديگري به‌نام شانس و اتفاق اشاره مي‌کند که در بعضي از برساخت‌ها، خشونت را تشديد يا کمرنگ مي‌کند؛ او مي‌گويد: يکي از عواملي که مي‌تواند اختيار را از کف آدمي بربايد، عنصري به‌ نام اتفاق است؛ خشونت افزون بر عامل اراده، عنصري ديگر نيز به ‌نام اتفاق يا تصادف دربر دارد.»

#خشونت
#جامعه

🔰سلامت نیوز

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology