ادامه از 🔺

ادامه از 🔺

(3)قبلا در تحقیقی که انجام داده ام و قطعا مطمئنم کسی آن را نخوانده است، نوشته ام که پدرسالاری خانواده و دموکراسی خیابان موجب شکل گیری بسیاری از مشکلات جوانان است. آن آزادی و رهایی که باید جامعه (با محوریت خانواده/مدرسه) و در جریان اجتماعی شدن جوانان و تحقق روح مشارکت اجتماعی و فراغت های فردی شکل بدهد، در جامعه ی ما وجود ندارد، اما خیابان برای اغلب ما حس رهایی از دست پدرسالاری والدین و معلمان، پدرسالاری اقتصاد(اجتماعی شدن مسلط) و پدرسالاری متولیان جامعه (ناصحان و ظابطان) را می دهد. جوانانی که انسداد و خاموشی خود را نمی توانند از طریق مشارکت های دیگری که جامعه می تواند تعریف کند، سرگردان خیابان می شوند و چون هیچ منتها یا مقصدی برای این مسیر وجود ندارد، می توان خیابان را نمایشگاه آسیب های اجتماعی دانست.
اما خیابان مقصر نیست، این نهادهای اجتماعی هستند که زمینه ی رهایی از انسدادها را فراهم نمی کنند و بار خود را بر دوش مکانی می گذارند که بسیاری از تجربه های شیرین شهر مدرن قرار بود در آن جا اتفاق بیفتد. عید امسال، میدان شریعتی باید سیاه بپوشد، چون با این حادثه ی شب عیدی، یادآور دلتنگی و ناراحتی های بسیاری از ما شد که جوانی خود را در آن جا فهمیدیم؛ نه تئاتر داشتیم، نه سینما، نه موسیقی و نه حزب، تنها مکان آزادی و شور برای ما خیابان بخصوص میدان شریعتی بوده است. اگرچه هر مرگ اینچنینی فرصتی برای بازاندیشی برای جامعه می دهد، ولی همان جامعه که اجازه نداد پارسال در مورد خودکشی های استان اردبیل تحقیق کنم و در یک اتاق و برای کارهای پیش پا افتاده محبوسم کرده، به نظر نمی رسد قصدی برای بازاندیشی داشته باشد.
* یکی از نشانه های موجود در فیلم به دلایل اجتماعی مورد اشاره قرار نگرفت.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology