ادامه از 👆👆👆. ✅ «فانتزی ریاست‌جمهوری» و واقعیت فهم ‌امر سیاسی در جامعه‌ی ایرانی

ادامه از 👆👆👆
✅ «فانتزی ریاست‌جمهوری» و واقعیت فهمِ ‌امر سیاسی در جامعه‌ی ایرانی
✍🏻 محسن حسام #مظاهری
2⃣


تاکنون واکنش متداول نخبگان و رسانه‌ها و مخاطبان‌شان به این پدیده، منفی بوده است. بسیاری این پدیده را مایه‌ی آبروریزی نظام و ایران و اسباب هتک حرمت شخصیت سیاسی ایرانیان دانسته‌اند و به کاندیداهای سیاهی‌لشکر انگ‌هایی چون «روان‌پریش»، «بیمار ذهنی»، «دلقک» و «شیرین‌عقل» زده‌اند. یکی از مراجع تقلید نیز با ابراز نگرانی از «وضع نابسامان ثبت‌نام انتخاب ریاست جمهوری» و این‌که «عده‌ای ناآگاه و گروهی آگاهانه برای به سُخره‌کشیدن انتخابات ریاست جمهوری و ضربه‌زدن به نظام با نداشتن هیچگونه صلاحیتی، برای نام‌نویسی شرکت کرده و حتی صف تشکیل می‌دهند» این پدیده را «به ضرر نظام مقدس جمهوری اسلامی» و «مخالف شئون کشور بزرگی مانند کشور ما»‌ دانسته و تأکید کرده که «باید هر چه زودتر فکری برای حل این مشکل شود» (لینک:http://yon.ir/PKAwS).
این مواضع، البته بیش‌تر متأثر از بازنمایی رسانه‌ای پدیده‌ی مذکور است. پوشش خبری ثبت‌نام‌کنندگان توسط رسانه‌ها و خبرنگاران، نوعاً با رویکردی هجوآمیز همراه بوده و متأسفانه رسانه‌ها به این پدیده‌ به چشم خوراکی برای تأمین بسته‌های خبری طنزآمیز و سرگرم‌کننده برای مخاطبان خود نگاه کرده‌اند؛ از صداوسیما گرفته تا خبرگزاری‌های رسمی و پایگاه‌های خبری جریان‌های مختلف سیاسی.
با این اوصاف طبعا‌ً آن دسته از ثبت‌نام‌کنندگان که عامدانه تا غیرعامدانه، سروشکلی نامتعارف و غیرمعمولی دارند (مثلاً قیافه‌ای عجیب، ادعاهایی غریب، لباس و پوششی متفاوت) بیشتر مورد توجه عکاسان و خبرنگاران بوده‌اند. چون این افراد، قابلیتش را دارند که به آسانی و به سرعت تبدیل به سوژه‌هایی برای تفریح و سرگرمی مخاطبان رسانه‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی ‌شوند. همه‌چیز این سوژه‌ها جذاب است؛ به‌ویژه از منظر خودبرتربینیِ پایتخت‌نشینی. از لهجه‌ی غیرتهرانی‌شان، لباس محلی‌شان، مدل حرف‌زدن‌شان، هر چیز که «آن‌ها» را به دلقک‌هایی برای «ما» تبدیل می‌کند.
البته نمی‌شود کتمان کرد که برخی از این سوژه‌ها، خود به این موقعیت طنز آگاه اند و حتی مشخص است که تعمداً‌ و برای تضمین دیده‌‌شدن، سروشکلی متفاوت به خود ‌داده‌اند. شاید برای این دسته از ثبت‌نام‌کنندگان، «میل به دیده‌شدن و حضور در رسانه» را بشود به‌عنوان انگیزه‌ی اصلی از قراردادن آگاهانه‌ی خود در موقعیتی متضمن استخفاف و تحقیر ذکر کرد. اما این حکم در مورد چند درصد از کل ثبت‌نام‌کننده‌ها صادق است؟‌ چند درصد ایشان آمده‌اند که فقط خود را در معرض دیده‌شدن و تمسخر قرار دهند؟
*
نکته‌ای که در رویکرد نادرست و غیرواقع‌بینانه‌ی رسانه‌ها به این پدیده مغفول می‌ماند اینست که در کنار «سوژه‌ها»ی مذکور، کم نیستند ثبت‌نام‌کنندگانی که کاندیداتوری برای خودشان کمابیش امری «جدی» تلقی می‌شود. این قبیل افراد، معمولاً ایده‌هایی (البته که نوعاً خام و فانتزی) در امور جزیی کشورداری دارند و بعضاً‌ حتی برای خود شعار هم انتخاب کرده‌اند. در لابه‌لای هیاهوی هجو رسانه‌ای، آن روحانی مصمم که برنامه‌ی فرهنگی ـ تربیتی دارد، آن معلم باسابقه و محترم که احساس کرده کاری می‌تواند بکند، آن کارمند میانی با سال‌ها تجربه در نظام اداری کشور، آن مدیر بخش خصوصی که همه‌ی تجربه‌اش را به میدان آورده، آن تاجر و کاسبِ «کف بازار» که معتقد است اقتصاد را از هر استاد اقتصادی بهتر می‌فهمد،‌ آن فارغ‌التحصیل دکترا که به مدرک دانشگاهی‌اش فخر می‌کند و دیگرانی از این دست نیز هستند که اساساً دیده نمی‌شوند و کسی هم جدی‌شان نمی‌گیرد.
درحالی‌که ـ به گمان من ـ حرف‌های این افراد را باید شنید و اتفاقاً باید جدی گرفت. حتی همان حرف‌های به‌ظاهر ساده‌ و فانتزی‌‌شان را. این‌ها مهمل نیستند. بی‌معنا نیستند. خبر از چیزی می‌دهند. واقعیتی را روایت می‌کنند که ما نمی‌خواهیم ببینیم. اما هست.
ادامه 👇👇👇

#انتخابات
#ریاست_جمهوری

🌐رسانه، شمایید
👈اگر نظرتان را جلب کرد، با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw