چرا بانک‌ها منفورند؟ از تحلیل پیکتی در دنیا تا واقعیات ایران

چرا بانک‌ها منفورند؟ از تحلیل پیکتی در دنیا تا واقعیات ایران

دیروز در نشست پایانی ششمین همایش بانکداری الکترونیک، مدیر جلسه را با یک سوال جالب شروع کرد « چرا بانک‌ها در بین مردم منفورند و آیا گسترش مشتری‌مداریِ مبتنی بر فناوری‌های نوین در بانک‌های ایران می‌تواند از این نفرت بکاهد؟»
📝مقصر کیست؟
حاضرین در نشست نظرات متفاوتی داشتند. گروه اول معتقد بودند، نفرت از بانکداری از بالا بودن نرخ سود نشات می‌گیرد که در ایران ناشی از سیاست‌های بخش دولتی و در دنیا حاصل روندی است که از بیشتر بودن نرخ سود از رشد اقتصادی نشات گرفته است و توماس پیکتی در کتاب جنجالی خود به آن اشاره کرده است. نتیجه این که این مسائل باعث شده بانک‌ها چه در ایران و چه در دنیا بتوانند ثروت را از جامعه به سمت خود هدایت کنند. این در حالی است که خدمات پرداخت در این صنعت با پیشرفت تکنولوژی رفاه مشتریان را بسیار بالا برده است چنان که استفاده خدماتی همچون اینترنت بانک و موبایل بانک جایگزین صف‌های طولانی برای دریافت و پرداخت شده است. پس به طور خلاصه بانک‌ها بسیار مشتری مدار شده‌اند و دلیل بروز این نفرت عدم تعادل‌های اقتصاد کلان و خارج از صنعت بانکداری است.
گروه دوم اما معتقد بود بانک‌ها هنوز از ظرفیت‌های فناوری برای مشتری مداری بیشتر استفاده‌ی کافی را نبرده‌اند و به شواهدی همچون دشواری‌های دریافت یک تسهیلات ازدواج اشاره می‌کردند و استدلال بانک‌ها در توجیه عدم پردات تسهیلات خرد را پذیرفتنی نمی‌دانستند. چرا که معتقد بودند علی رغم این که در روش‌های سنتی اعتبار سنجی و اطمینان حاصل کردن از بازپرداخت هزاران مشتریِ خرد نسبت به مواجهه با یک بنگاه بزرگ بسیار سخت‌تر است اما فناوری‌های نوین این دشواری‌ها را برای بانک‌ها به مقدار قابل توجهی کاهش داده‌اند.

📝ابعاد فراموش شده
باید توجه داشت نارضایتی مردم از بانک‌ها در ایران ریشه‌های متعددی دارد که لزوما با دلایل مردم کشورهای پیشرفته یکی نیست. در تمام دنیا قواعد بازی علی رغم دارا بودن کاستی‌های زیاد در صنعت بانکداری بسیار رقابت محور و مشتری مدارانه‌تر از ایران است به طوری که حقیقتا یک بانک تلاش می‌کند مشتریانش را به تمام معنا راضی نگه‌دارد. این در حالی است که در ایران بانک‌ها بر خلاف اصول اولیه‌ی اقتصاد به راحتی در جلوی چشم ناظر با یکدیگر بر سر موضوعاتی همچون نرخ سود تبانی می‌کنند، به راحتی می‌توانند بندهای قراردادیِ مورد نظرشان را به مشتری تحمیل کنند، حتی مشتری را از داشتن یک نسخه‌ی قرارداد متقابل محروم می‌کنند در حالی که در قرارداد تصریح می‌شود که این قرارداد‌ در دو نسخه تهیه شده است!. به این موارد بروز فسادهای گسترده، رانت‌های اطلاعاتی و امکان تحمیل هزینه‌های برخی عملکرد‌های نامناسب خود به جامعه را نیز می‌توان اضافه کرد (برای نمونه‌ای از این هزینه‌ها به دلایل نرخ سود بالای کنونی می‌توان اشاره کرد).

📝کلام آخر
موارد فوق مروری گذرا بر برخی شواهدی بود که نشان می‌دهد ما نیازمند نسل جدیدی از اقتصاددانان هستیم که اکوسیستم اقتصادی را تغییر بدهند.

https://telegram.me/Economics_Cafe