توزیع نابرابر سپرده‌ها و ناکارایی کاهش نرخ سود در افزایش تقاضای موثر

توزیع نابرابر سپرده ها و ناکارایی کاهش نرخ سود در افزایش تقاضای موثر

نمی‌توان انکار کرد که کاهش نرخ سود بانکی به‌هرحال تااندازه‌ای تقویت‌کنندۀ خرید و مصرف توسط اقشار متوسط مردم است، اما وضعیت بسیار نابرابر سپرده‌های بانکی حکایت از محدودبودن این اثرگذاری دارد

رکود تولید طی سال های اخیر سبب شده تودۀ مردم درآمد و اساساً مازاد قابل‌توجهی در اختیار نداشته باشند تا به سبب کاهش در نرخ سود سپرده‌های بانکی این مازاد به جریان افتاده و خلق تقاضا کند.

کاهش در نرخ سود بانکی بیش از هر چیز تقاضای اقلیت دارندۀ مازادهای سنگین را فعال می‌سازد حال‌آنکه این طبقه اولاً از حیث مصرفی تا حد زیادی اشباع شده و با کاهش نرخ سود، مصرف جدیدی را رقم نخواهد زد و ثانیاً در صورت به جریان افتادن این مازاد (بستن سپرده مدت‌دار جهت خرید) به دلیل شیوۀ خاص مصرف این قشر، احتمالاً بیشتر به خرید محصولات وارداتی و رونق واردات منتهی خواهد شد.

اما محتمل‌ترین رخداد، بروز انگیزه‌های سفته‌بازانه در اثر این اتفاق است ازجمله حرکت احتمالی این وجوه به‌سوی بازاری نظیر بازار مسکن می‌تواند مخاطرات جدی تورمی‌در پی داشته باشد. در حقیقت در چارچوب موجود اقتصاد کشور، از حیث توزیع قدرت اقتصادی تبلوریافته در سپرده‌های بانکی، کاملاً محتمل است که صِرف کاهش نرخ سود بانکی به تقویت سفته‌بازی در بازارهای دارایی و ایجاد حباب‌های اقتصادی بینجامد.

این مسئله به معنای آن است که کاهش دادن نرخ سود بانکی و اجرای سیاست پولی (به معنای متعارف آن) به‌تنهایی کفایت از حل معضل نکرده، بلکه کاملاً و اکیداً این موضوع اهمیت دارد که این منابع به شکل مدیریت‌شده صرف «سرمایه‌گذاری» شود