ادامه پست پیشین

ادامه پست پیشین
این تحلیلگر مسائل آمریکا در تشریح چهارمین پارامتر موثر در شکل‌گیری سیاست خارجی ترامپ و کابینه وی اظهار کرد: محور چهارم که در سطح آخر باید بررسی شود، فشارهای ساختاری است که از محیط خارجی به کاخ سفید وارد می‌شود. به عبارتی دیگر رئیس جمهوری که دارای تفکر رئالیسم باشد و در سخنان خود بحث نزدیک شدن به روسیه که به نوعی ممکن است احیای قدرت روس‌ها را نمایان کند یا اینکه درخصوص چین راهکارهای خاصی را ارائه می‌دهد، بدون تردید این سینگال را مخابره می‌کند که سیاست خارجی وی تا حدودی با سایر روسای جمهور ایالات متحده تفاوت دارد. چراکه ترامپ خاستگاه اقتصادی دارد نه خاستگاه سیاسی و دیپلماتیک.

وی افزود: با توجه به چهار سطحی که در مورد آن صحبت کردیم باید بگوییم که تنها می‌توانیم روی شخصیت ترامپ و ادبیات و حرکات او تا حدودی تحلیل‌های مقطعی را ارائه کنیم اما اینکه در داخل آمریکا چه موازنه‌ای به وجود می‌آید کاملاً مشخص نیست. باید توجه داشت که ترامپ پیشینه سیاسی ندارد و این مورد یک حسن و یک ایراد دارد. محاسن این است که ترامپ به صورت باز و خیلی گسترده اقدام به بازی قدرت نخواهد کرد و برای پیشبرد اهداف خود ممکن است مشاوره‌های زیادی بگیرد. به عبارتی دیگر باید بگوییم مشکل و ایراد اصلی این است که ترامپ خاستگاه سیاسی و دیپلماتیک ندارد و از این‌رو احتمال مصادره کابینه وی از سوی نئوکان‌های وجود دارد و از این جهت ممکن است ما شاهد کابینه‌ای باشیم که طیف‌های مختلف جمهوری‌خواهان در آن اقدام به یارکشی می‌کنند. اما باید بدانیم که تا روز اعلام نتایج ممکن بود همه چیز تنها یک شعار باشد ولی پس از پیروز شدن ترامپ دیگر وی به عنوان یک نامزد مطرح نیست بلکه هم اکنون باید سیاست‌های خود را به عنوان رئیس دولت ارائه کند.