ه صورت گیرد، اشتباه است. سیاست اصلی ما دور زدن تحریم‌ها بود

ه صورت گیرد، اشتباه است. اگر عده‌ای الان انتقاد می‌کنند، به این دلیل است که هشت سال در دولت قبلی هیچ تحرک مالی از سوی ایران در عرصه بین‌المللی اتفاق نیفتاده بود. سیاست اصلی ما دور زدن تحریم‌ها بود. این در حالی است که ما نه یک گروه بلکه یک کشور را اداره می‌کنیم و به عنوان یک کشور مدعی در خاورمیانه مطرح هستیم، با دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی رابطه داریم و کار می‌کنیم. باید دید که آیا شما می‌خواهید یک کشور را مانند یک کشور اداره کنید یا مانند یک سازمان؟ اگر می‌خواهید مانند یک کشور اداره کنید، همه دنیا این مقررات را می‌پذیرد ما هم باید قواعد بازی را بپذیریم. شما نمی‌توانید حضور داشته باشید و بعد بگویید من این قواعد را قبول ندارم. آیا باید به خاطر منافع گروه خاصی از مقررات بین‌المللی سر باز بزنیم؟
سوای انگیزه‌خوانی‌ها، برخی مواردی که منتقدان به طور مشخص اشاره می‌کنند، این است که می‌گویند در نتیجه پیوستن ایران به «اف‌ای‌تی‌اف»، یکسری از اطلاعات مبادلات بانکی‌مان در اختیار این کارگروه قرار می‌گیرد و آنها می‌توانند از این اطلاعات علیه منافع ملی کشورمان سوء استفاده کنند. مثلاً برخی از کشورهای غربی، یک سازمان مقاومت را گروه تروریستی می‌دانند و می‌گویند اگر ایران به «اف‌ای‌تی‌اف» بپیوندد، باید کمک‌هایش را به این جریان آزادیبخش قطع کند. با توجه به اینکه تعریف ما در این باره با تعریف جامعه جهانی همخوانی ندارد و مبتنی بر ارزش‌ها و دیدگاه ماست، به این نکته چه پاسخی می‌دهید؟
در پاسخ باید این سؤال را پرسید که چند درصد از نقل و انتقال پولی ایران احیاناً به حمایت از نهضت‌های آزادیبخش تعلق دارد؟ چند درصد از حجم مبادلات بین‌المللی ایران مربوط به اقدامات عادی و رفع نیازهای اساسی کشورمان است و چند درصد هم به حمایت احتمالی از این سازمان‌ها باز می‌گردد؟ حالا باید اینها را در دو کفه یک ترازو بگذاریم و ببینیم اگر مثلاً 95درصد از این مبادلات در راستای توسعه ملی کشور است و عملکرد اقتصادی کشور به این دریافت‌ها و پرداخت‌ها گره خورده است و در نقطه مقابل، احیاناً 5 درصد به این کمک‌ها تعلق دارد، آیا باید 95 درصد را ترجیح داد یا 5 درصد را؟ علاوه‌براین، می‌توان راه‌های دیگر کمک به سازمان‌های آزادیبخش را مورد بررسی قرار داد و روند را به گونه‌ای پیش برد که مبنای اقتصاد کشور تحت فشار قوانین و مقررات بین‌المللی قرار نگیرد.
یعنی راهکارهایی هست که هم نظام بانکی کشور مقررات بانکی بین‌المللی را که پیروی از بیشتر آنها، اجباری است و نه اختیاری، مراعات کند و هم کمک به نهضت‌های آزادیبخش و مقاومت را از کانال‌های مناسب دیگری ادامه دهد.
آیا راهی برای نزدیک‌تر کردن تعاریف متفاوت کشورها از گروه‌هایی که در لیست سیاه بین‌المللی قرار دارند، وجود دارد؟
ببینید تعریف واحدی درباره یک گروه یا سازمان بین‌المللی در سطح جهانی وجود ندارد. یعنی مثلاً ما می‌گوییم سازمان آزادیبخش فلسطین یک سازمان آزادیبخش است اما دیگری می‌گوید تروریست است. بنابراین در یک ارگان بین‌المللی به نام مشخصی شناخته نمی‌شود. یعنی در حالی که اکنون بر سر ماهیت تروریستی داعش اجماع نظر وجود دارد اما درباره سایر گروه‌ها اختلاف نظر است و یکپارچگی وجود ندارد.
انتقاد مطرح دیگر آن است که می‌گویند عضویت ایران در «اف‌ای‌تی‌اف» باعث می‌شود کشورمان به دلیل اجبار در پیروی از قوانین این کارگروه، اقدام به خودتحریمی برخی نهادهای داخلی کند که مورد اتهام خارجی‌ها هستند و این خلاف منافع ملی است. نظر شما در این رابطه چیست؟
تحریم این نهادها ارتباطی به عضویت ایران در «اف‌ای‌تی‌اف» ندارد. براساس آنچه در برجام آمده است، نام یکسری شرکت‌ها و افراد درفهرست تحریم‌ها قرار دارد. یکسری قوانین و مقررات پولی تحت عنوان «KYC» وجود دارد که انجام هر نقل و انتقالی باید تحت قوانین آن صورت گیرد. یعنی اگر بخواهید هر حسابی باز کنید هویت شما، سرمایه، خروجی و ورودی آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. حتی در بانک‌های ایرانی خارج از کشورهم باید این کار صورت گیرد.
منتقدان می‌گویند اگر نهادهای مشمول تحریم خارجی حتی به بانک‌های داخل کشور مراجعه کنند، نهادهای داخلی به دلیل قید و بندهای «اف‌ای‌تی‌اف» از ارائه خدمات به این نهادها معذورند یعنی خودمان آنها را تحریم می‌کنیم؛ چنین برداشتی درست است؟
خودتحریمی یعنی اینکه شما اصلاً حساب باز نکنید. می‌خواهم بگویم که هر فعالیت بانکی جهانی در شرایط کنونی در قالب «اف‌ای‌تی‌اف» و تحت قوانین و مقررات «KYC» صورت می‌گیرد که ذیل آن شناسایی مشتری برای هر نقل و انتقالی انجام می‌شود. در واقع از آنجایی که در حال اجرای برجام هستیم، چه عضو «اف‌ای‌تی‌اف» بشویم و چه نشویم، آنها یک لیستی دارند که نام برخی نهادهای خاص ایرانی در آن قرار دارد و در هر صورت این نهادها نمی‌توانند در فرآیند مبادلات بین‌المللی فعال باشند. لازمه این فعالیت، خروج این نه