✍🏻 درس‌های جنگ؛ ۱۵ سال بعد … خاویر (بخش ۱).. برگردان: آنا یوسفیان _ فراتاب

✍🏻 درس های جنگ #عراق؛ 15 سال بعد... خاویر #سولانا (بخش 1)

برگردان: آنا یوسفیان _ فراتاب

طی 15 سال از زمان آغاز جنگ توسط جورج #بوش، #خاورمیانه گرفتار آشوبی ویرانگر شده است و جایگاه ایالات متحده به عنوان یک هژمون خیرخواه پس از دوران جنگ به صورتی برگشت ناپذیر رو به نزول است. آیا سیاست گذاران #آمریکا در حال تکرار تراژدی خطاها هستند؟

دقیقا پانزده سال از زمان آغاز سرنوشت سازترین اتفاق قرن 21 می گذرد: جنگ #عراق. پس از حملات یازده سپتامبر 2001، روزنامه فرانسوی لومند اعلام کرد، " ما همه آمریکایی هستیم." ، و حتی پیش بینی کرد که روسیه به متحد اصلی آمریکا تبدیل خواهد شد. اما حمله رئیس جمهور وقت آمریکا جورج بوش در مارچ 2003 به ازهم پاشیدن این چشم انداز منجر شد.

اکنون ما می دانیم که جنگ مذکورعلاوه بر اینکه بسیاری از مشکلات کنونی خاورمیانه را سبب شد، آغاز پایان هژمونی آمریکا در عصر پس از جنگ سرد را رقم زد. ما همچنین می دانیم که با وجود اینکه جنگ عراق در قالب بخشی از" جنگ علیه تروریسم" مطرح شد، زمینه اش پیش از حادثه یازده سپتامبر شکل گرفته بود.

همزمان با فرا رسیدن ژانویه 1998 پروژه نومحافظه کارانه قرن آمریکایی جدید (پی ان ای سی) نامه ای به رئیس جمهوروقت، بیل کلینتون، فرستاد و او را به سرنگونی رژیم صدام ترغیب کرد. بوش نیز پس از برنده شدن در انتخابات ریاست جمهوری سال 2000، از عراق به عنوان یکی از اولویتهای امنیتی خود نام برد. مطابق برنامه ای از پیش تعیین شده، دولت بوش شامل 25 تن از امضا کنندگان و موسسان بینانیه اصول پی ان ای سی از جمله دیک چنی ، معاون رئیس جمهور، و دونالد رامسفلد، وزیر دفاع، بود.

به سرعت دولت بوش علی رغم وجود سندی قطعی به ترویج ایده ای پرداخت مبنی بر اینکه عراق دارای سلاح کشتار جمعی است. در سپتامبر 2002 رامسفلد گزارش محرمانه ای که اخیرا فاش شده است را دریافت کرد. محور گزارش این بود : ما به طور دقیق نمی دانیم که تا چه حد در رابطه با برنامه سلاح های کشتار جمعی عراق نمی دانیم. با وجود این گزارش، تفاوتی در رویکرد دولت بوش نسبت به عراق رخ نداد. با در نظر گرفتن تمامی احتمالات، اگر ایالات متحده با توجه و دقت بیشتری عمل می کرد خاورمیانه رنج کمتری را متحمل می شد. آنگونه که هانس بلیکس – رئیس کمیسیون نظارت، راستی آزمایی و بازرسی سازمان ملل- مطرح کرده بود.

در ماه می سال 2003 هنگامی که بوش سوار بر هواپیمای یو اس اس ابراهام لینکلن بود، در برابر یک پوستر با این محتوا: "ماموریت انجام شد" به ایراد سخنرانی پرداخت. اگر ماموریتی که بدان اشاره شد همان آزادسازی عراق از ترور ، بازسازی کشور و افزایش امنیت آن در تمام سطوح بود باید گفت که ماموریت، چیزی جز یک شکست کامل نبود.

باورعمومی این است که جنگ عراق بیشتر از اینکه به حل مشکلات بینجامد به ایجاد آنها منتهی شد. سیاستمداران برجسته آمریکایی که از حمله سال 2003 دفاع کردند- از جمله جمهوری خواهان- اکنون اقرار می کنند که جنگ عراق یک اشتباه بود، نگاهی که اکثریت آمریکایی ها نیز دارند. با وجود اینکه حمله سال 2003 هم از نظر شکل و هم محتوا کاملا نادرست بود باید اذعان داشت که هرج و مرجی که به ویرانی عراق و باقی کشورهای منطقه منجر شد بیشتر ناشی از اشتباهاتی بود که سیاست گذاران آمریکایی پس از برکناری صدام از قدرت، مرتکب شدند.

میان تمام سیاست ها اشتباه ترین آن، بعثی زدایی توسط دولت بوش جهت تلاش برای حذف بازماندگان رژیم نوبعثی صدام بود. عراق یک کشور با حداکثر جمعیت شیعه است که دستگاه سیاسی آن در دوران صدام تحت سلطه سنی ها بود که بسیاری از آنها به عقاید مذهبی عمیقی در دوران اسلامی سازی دهه نود روی آورده بودند. پس از حذف آنان از روند بازسازی، بسیاری از سنی ها به شبه نظامیان فرقه گرا تبدیل شدند.

🔗 https://www.project-syndicate.org/commentary/united-states-iraq-war-lessons-by-javier-solana-2018-03