«دیگری کیست؟ و چه می‌خواهد؟». ✍ رضا مجد …

"دیگری کیست؟ و چه می خواهد؟"
✍ رضا مجد



این تناقض در بطن سوژه است این خود سوژه است که از نگاه لاکان دوشقه و خط خورده است، میل سوژه همیشه میل دیگری است، و بر اساس این میل برساخته می شود، سوژه در حین مرحله ی آیینه ای بر اساس یک بازشناسی غلط یک تصویر دیگری را به عنوان من منسجم و کلی بازشناسی می کند، و این دقیقا نقطه ی ورود و ته نشست دیگری در درون من یا اگو هست، اگوی من بر اساس شباهت و تصویر دیگری قوام می یابد، ولی چیزی که اینجا عجیب و ضایعه بار است این است که بعدی در دیگری وجود دارد که برای من تا ابد ناگشوده خواهد ماند، و تن به نمادین شدن و معنا یابی من نخواهد سپرد، این غیریت ریشه ای و رادیکال دیگری، همان هسته ی سخت و مقاوم و نفوذناپذیری است که در دیگری بیش از دیگری است و این همان خصلت برسازنده ای است که باعث می شود ما همیشه توسط دیگری غافلگیر بشویم، و هیچ وقت برای ما تمام شده لحاظ نشود، یا شناخته شده ی قطعی. دیگری خواهد آمد و خود را به روی من گشوده خواهد کرد، و باعث سیلان و به جریان افتادن میل و اشتیاق در من خواهد شد، ولی تا ابد این سوال را در ذهن من بی پاسخ خواهد گذاشت که :
" دیگری از من چه می خواهد؟"
چیزی که در دیگری برای من آشنا است، تصویر فرافکنانه ی من در ساحت دیگری است، در واقع مبنای آن بازشناسی غلط من است، من تصویر آرمانی و خیالی خود را در دیگری بازمی شناسم نه غیریت ریشه ای دیگری را.



@Kajhnegaristan