و دقیقا قاعده است که اجازه می‌دهد خشونت بر خشونت اعمال شود، و ای دیگر بتواند خود سلطه گران را مطیع کند

و دقیقا قاعده است که اجازه می دهد خشونت بر خشونت اِعمال شود، و #سلطه ای دیگر بتواند خودِ سلطه گران را مطیع کند. قاعده ها در خودشان تهی، خشن و بی غایت اند؛ برای خدمت به این یا آن ساخته شده اند، و می توانند تابعِ میل این یا آن باشند.

بازی بزرگ تاریخ این است که چه کسی قاعده ها را تصرف خواهد کرد، چه کسی جای کسانی را خواهد گرفت که از این قاعده ها استفاده می کنند، چه کسی تغییر چهره خواهد داد تا این قاعده ها را تحریف کند و آن ها را در معنای وارونه به کار گیرد و علیه کسانی برگرداند که این قاعده ها را تحمیل کرده بودند، چه کسی با وارد شدن در این دستگاه پیچیده، آن را به گونه ای به کار خواهد انداخت که سلطه گران خود را زیر سلطه‌ی قاعده های خودشان بیابند.

پدیداری های متفاوتی که می توان نشان کرد، شکل های متوالی یک معنای واحد نیستند؛ بلکه به همان اندازه اثرهای جایگزینی ها، جانشینی ها و جا به جایی ها، فتح هایی با چهره ی مبدل، و دگرگونی هایی نظام مندند.


✍ #میشل_فوكو، تئاتر فلسفه
مترجمین: نیکو سرخوش، افشین جهاندیده، (صفحه ۱۵۶)


@Kajhnegaristan