از ایدئولوژی تا گفتمان؛ سوژه، قدرت و حقیقت. ✍ محسن کرمانی/ ابوالفضل دلاوری …. چکیده

از ایدئولوژی تا گفتمان؛ سوژه، قدرت و حقیقت
✍ محسن کرمانی/ ابوالفضل دلاوری



چکیده
با اوج گرفتن مباحثات و مجادلات ناشی از چرخش پسامدرن و رواج رهیافت های پساساختارگرایی و پسامارکسیسم در ادبیات علوم اجتماعی، مفاهیم ایدئولوژی، هژمونی و گفتمان به کاربردترین و مناقشه برانگیزترین مفاهیم در این حوزه بدل شدند. دستاورد این منازعات فکری شکل گیری طیف وسیعی از نظریات و تفاسیر در مورد این مفاهیم بود. به فراخور، در سالهای اخیر نیز گرایش و علاقه فراوانی در فضای فکری جامعه ما به ویژه در قالب رواج نظریه و روش تحلیل گفتمان ایجاد گردیده است. اما در مواردی مشاهده می شود که این مفاهیم بدون توجه و آگاهی از تشابهات و تمایزات نظری و مفهومی میان آن ها بکار برده می شوند. بر همین اساس، در این مقاله تلاش گردیده است با اخذ رویکردی توصیفی و تحلیلی تشابهات و تمایزات این مفاهیم در میان دیدگاه مهمترین نظریه پردازان این حوزه همچون مارکس، آلتوسر، گرامشی، فوکو و لاکلائو و موفه مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از این مطالعه نیز بیانگر این نکته است که هر یک از مفاهیم یاد شده در نظریه های مختلف، معنای متفاوتی می باشد، بنابراین محققان باید پیش از کاربست هر یک از این مفاهیم با مشخص نمودن نوع رویکرد نظری مورد نظر خود مفاهیم را در معنای مناسب بکار گیرند، چرا که مفهوم سنتی ایدئولوژی و هژمونی دارای بار ارزشی بوده و مبتنی بر وجود حقیقت استعلایی است، در حالی که تحلیلگران گفتمان منکر وجود حقیقت اند و معتقدند که این گفتمان ها هستند که به تعریف حقیقت می پردازند....
متن کامل مقاله را در پی دی اف زیر مطالعه کنید 👇
@Kajhnegaristan