این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
● پرسش: لکان نقد روانکاوانه را به سخره میگیرد. منظور در حوزههای دیگر است؟
● پرسش: لکان نقد روانکاوانه را به سخره میگیرد. منظور در حوزه های دیگر است؟
ـ پاسخ: مثلاً نشریات به اصطلاح روشنفکرانه را در این زمینه در نظر بگیرید، پر است از این نقدهای مورد بحث.
ـ پرسش: کار «ژیژک» را چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ پاسخ: خیر، آن نقد روانکاوانه نیست، بلکه امری برعکس آن است.
کتابی تحت عنوان “An Introduction to Jacques Lacan through Popular Culture”وجود دارد.
در این مورد نویسنده میخواهد ژک لکان را توصیف کند و برای آن از Popular Culture استفاده میکند، درحالی که معمولاً عکس این کار انجام میشود، یعنی یک "Popular Culture"
را میخواهند توضیح بدهند و برای آن از ژک لکان استفاده میکنند. کار ژیژک این است که برای آدمهای غیر روانکاو یا کسانی که مستقیماً به آن دسترسی ندارند، لکان را توضیح بدهد (با استفاده از نوشته های آگاتا کریستی و شرلوک هولمز و …). ولی مقالات روزنامه ها برعکس هستند؛ مثلاً امور مختلف روزانه را پیدا میکنند و تئوریهای روان شناختی را در آنها به کار میبرند ( مثلاً در آنها اشارات بسیار نامربوطی به فروید و روانکاوی میکنند).
ـ هر چه فردی به موضوعی آشناتر باشد، ارزش کارش بیشتر است. «فرزانه» طبق تعریف کسی است که به اندازه دهانش حرف میزند. پس یک فرزانه واقعی بندرت حرف میزند. تمام افراد دیگر که چیزهایی را اظهار میکنند، فقط بیاطلاعی خویش را نشان میدهند. گاه خود فیلمساز توضیحاتی راجع به اثر خویش میدهد. مثلاً کارگردان میگوید که منظور من از فلان صحنه این بود یا آن بود. این توصیفات برای کسی که کمی با موضوع آشنایی دارد، چندش آور است. هرگونه تفسیر یا تعبیر سازنده اثر، مربوط به دلالت خود او از مسئله است و این به معنای پایین آوردن و کوچک کردن هنر است. چون هنر در نقطه اعلایش بر هیچ چیز دلالت ندارد و باید بتواند دال های متفاوتی را برانگیزاند. ولی هنگام تعبیر، آن شخص به خودش اجازه میدهد دلالت خودش را تعمیم بدهد.
ـ اثر هنری آن است که بتواند در ناخودآگاه آدم ها تأثیر بگذارد، و اگر قرار باشد سازنده اثر بگوید منظور من در آن جای اثر این یا آن بوده است (مثلاً اگر یک نقّاش باشد)، باید به او گفت «پس چرا آن نقاشی را کشیدی؟ یک صفحه کاغذ بردار و روی آن تعبیرهایت را بنویس». توضیح و تفسیر یک اثر هنری توسط هنرمند یا شخص دیگر، به منزله منجمدکردن و سنگواره کردن آن اثر است و دیگر از حالت استتیک خارج میشود. ولی میتوان در یک اثر هنری مطالعه کرد (مثل کاری که ژیژک میکند)؛ مثلاً یک اثر هیچکاک را در نظر بگیری و بگویی مثلاً مکانیسمهای روانی آدمها چگونه هستند.
#میترا_کدیور
@Kajhnegaristan