‎خردمند بودن بهتر از خوب بودن است.. ‎کارل گوستاو یونگ /تحلیل رویا. --------------------------------

‎خردمند بودن بهتر از خوب بودن است

‎کارل گوستاو یونگ /تحلیلِ رویا
--------------------------------
‎اما به راستی خرد چیست و خردمند کیست؟
✍ عاطفه عبدی


‎خردمند دغدغۀ خوب و بد و درست و نادرست را ندارد .او نیک می داند که هیچ گاه نمی توان مرزی بین خوب و بد ، زشت و زیبا، و درست و نادرست قائل شد. لائو تزو خردمندی از دورانِ چینِ باستان است وی در یکی از کوان هایِ کتابِ جاودانِ تائوتِ چینگ اشاره به موضوعی می کند که به معنایِ واقعی به خردی ژرف اشاره دارد

‎وقتی مردم برخی چیزها را زیبا می دانند
‎چیزهایِ دیگر زشت می شند
‎وقتی مردم برخی چیز ها را خوب می دانند
‎چیزهایِ دیگر بد می شوند

‎برایِ شرحِ بیشترِ این مهم لازم میدانم ، ریشۀ دیگاهِ ژرف و عمیقِ کارل گوستاو یونگ را درارتباطِ با امر خوب و بد ، ودرست و نادرست بیان کنم.کارل گوستاو یونگ تا حدی پیرو مکتبِ کارکرد گرایی بود.اگر دیدگاهِ فردی منطبق بر کارکردگرایی باشد تنها سودمند بودن و کارکردِ آن امر مهم و قابلِ تامل است نه خوب بودن و یا بد بودنِ آن امر. چنین فردی به خوبی می داند که آنچه برایِ فردی مفید ، سودمند و شفا بخش است برایِ دیگری می تواند سمی مهلک و خطرناک باشد.پس برایِ چنین انسانی هیچ چیز نه مطلقاً نیک است و نه هیچ چیز مطلقاً بد

‎گویا خردمندِ بزرگ مولانا نیز تا حدی بر دیدگاهِ کارکردگرایی نظری داشته آنجا که این ابیات را که کاملاً منطبق و هم راستا با اندیشه هایِ یونگ است را بیان کرده

‎پس بد مطلق نباشد در جهان
‎بَد، به نسبت باشد این را هم بدان
‎زهر مار، آن مار را باشد حیات
‎نسبتش با آدمی باشد ممات

‎کسی که چنین دیدگاهِ سیال و قابلِ انعطافی نسبت به فرض هایِ زندگی دارد را می توان خردمند نامید.در واقع خردمند به هیچ چیز مطمئن نیست واجازه نمی دهد هیچ دیدگاهی ریشه ای عمیق در جانش بدواند.به تعبیرِ یونگ عقایدِ چنین انسانی همچون یک چوب خشک و غیرِ قابلِ انعطاف نیست که هر لحظه بیم آن برود که با اندک بادِ مخالفی بشکند ، بل روح و روانِ چنین انسانی همچون یک رقصندۀ ماهر هر لحظه در حالِ چرخش و گردش و تغییر است‎


#عاطفه_عبدی #کارل_گوستاو_یونگ

@Kajhnegaristan