ماخولیای جمعی ایرانیان

ماخولیای جمعی ایرانیان
ابژه‌ي ازدست‌رفته ممکن است اصلاً هيچ‌گاه وجود نداشته و فردِ ماخوليايي با تظاهر به ازدست‌دادن، آن را به چيزي واقعاً موجود بدل سازد. بنابراين او براي خسرانِ چيزي مويه و زاري، شکوه، اعتراض و طلبِ همدردي و تسلّي مي‌کند که سراب و امرِ موهومي بيش نيست.

جورجو آگامبن


فرد ماخولیایی دچار نوعی خود فریبی است . چون فقدان بنیادین در میل انسان را نادیده گرفته و به دنبال ساختن نوعی هویت کامل و توپر می باشد .فقدانی که به نوعی علت بقای میل است. تفاوت میل انسانی با غریزه ی حیوانی در این است که اساس میل ارضا ناپذیر است . میل انسانی سیال است قابلیت تحول و دگرگونی را دارد لذا لازمه ی سیال بودن میل انسان ، فقدان و مغاک و شکاف درون سوژه یا انسان است .
بارزترین نمونه ماخولیای جمعی در ناسيوناليسمِ متّکي بر افتخارات و يادبودهاي گذشته‌ي طلايي متبلور میشود . ما با برساختنِ نوعي عصرِ زرّين و گذشته‌ي باشکوه روبه‌رو هستيم که اينک نشاني از آن باقي نمانده است، زيرا دستاوردهاي درخشانِ اين عصرِ زرّين در طولِ تاريخ به تاراج رفته است. یادآوری حسرت آلود و حزن انگیز از گذشته شاهنشاهی ایران همواره همراه با نوعی تحریف ، اغراق و بزرگنمایی انجام میشود ، شکوه و جلال از دست رفته ، ارتش قدرتمند ، اعتبار در بین غربی ها ، ارزش پول و سرمایه ی ایرانی و همچنین مطیع بودن اعراب در برابر ایران که تداعی کننده یک ماخولیای جمعی است . در تمامي اين موارد با همان مکانيسمِ تغيير و ساختنِ گذشته از طريقِ نوعي علّيتِ روبه‌پس، و همچنين با سرپوش‌نهادن بر همه‌ي ضعف‌ها و تناقضاتِ گذشته، ازجمله فجايعي که همين حکومت پهلوی مرتکب شده، مواجه‌ايم. فرد ماخولیایی در تلاش است تا نبود و فقدان چیزی را با خسران بپوشاند ، این فرد چیزی را از دست داده ولی نمیداند چه چیز را ؟! خود را سرزنش میکند اما احساس شرم و گناه واضحی ندارد لذا میتوان به هذیان و توهم عظمت از دست رفته بیانجامد . انگار واقعاً عظمتی در کار بوده که امروزه نیست .اغراق ها و تعاریف تاریخی در فانتزی های فرد ماخولیایی حجابی است بر ناموجود بودن این شکوه تا فرد خود را صاحبِ چيزي بداند که همواره فاقدِ آن بوده است .
در پسِ اين اندوه و شکايت، ما حقيقتاً با تلاشي براي پرکردنِ فقدان‌هاي تاريخي خويش و برساختنِ هويّتي بري از هرگونه شکاف و تناقض روبه‌رو هستیم .البته تحریم های بین المللی ، مشکلات اقتصادی و فساد گسترده اداری در ایران امروز قابل کتمان نیست ولی راه مواجهه در تحریف و اغراق و بزرگنمایی تاریخ گذشته ی ایران نیست.
این رفتار هر چند در نزد فرد ماخولیایی نوعی مبارزه قلمداد میشود ولی پیش از آن ناموجود بودن این عظمت را اثبات مي‌کند و هم فقدان‌ها يا شکاف‌هاي نمادينه‌ناشدني گذشته‌ي تاريخي را پنهان مي‌سازد و در وهله ی بعدی خود سرکوب و نظارت های حکومتی را بازتولید میکند که هیچ به نفع آزادی خواهی و تحول خواهی در کشور نیست .

‌‎Meisam Shaiestefar‌‏



@Kajhnegaristan