بازی ضعف - انکار قدرت

#قدرت
بازی ضعف - انکار قدرت
«هیچ چیز به اندازه ی آگاهی خود انسان از ضعفهایش وی را در طریق سلوک زندگی یاری نمیدهد - هزلیت» بطور حتم این واقعیتی است کمااینکه انسان باید توانایی دیدن ضعف های افراد دیگر را نیز داشته باشد.
حرکت اصلی در این بازی، انکار علنی هر نوع قدرتی درون خود فرد است، بدین ترتیب ضرورت موضع گیری در مورد مطلبی را از سر خود وا میکنید.
وقتی از افرادی که قدرت زیادی دارند خواسته شود که برای زیر دستان خود اضافه حقوق بگیرند، میتوان این بازی را به وضوح شاهد بود.
وقتی حرف از اضافه حقوق می‌شود، هرقدر مقدار آن کمتر باشد به نتیجه رسیدنش مشکلتر است.
وقتی مقدار کم باشد تصمیم یک تصمیم ‌شخصی می‌شود، نه تصمیم کلی که به اداره مربوط ‌شود، چون وقتی پای اضافه حقوق یک مدیر باشد آن یک اتخاذ منفعتی برای کلیت اداره نمود پیدا میکند اما برای یک اضافه حقوق جزیی برای یک کارمند جزء، گویی شخص قدرتمند از حساب خودش قصد اضافه کردن حقوقش را دارد.
فرد با انکار قدرت، با درخواست کارمند براحتی میتواند مخالفت کند بدون اینکه درگیر شود. و وقتی فرد قدرتمند حقوق کمتری به کارمندان بدهد، در حال افزایش حقوق خود است
وقتی شما در اداره ای کار میکنید، بالا دستان شما، از شما انتظار دارند در پایین نگه داشتن حقوق کارمندان موفق باشید و از آن سمت پایین دستان را باید راضی نگه دارید و به آنها بقبولانید که در تهیه ی تقاضاهایشان وفادار هستید. بنابراین در این موقعیت بهترین ژست آن است که با بالا دستان خشن و آشتی ناپذیر باشید و با زیر دستان خود به بازی ضعف بپردازید.
انکار نمودن قدرت از بسیاری جهات دیگر مفید فایده است. هر مذاکره کننده ی لایقی میداند که بهتر است به مدیریت بد و بیراه گفت، ضعف خود از به رخ بکشد، همه ی تقصیر ها را به گردن هیئت مدیره بیاندازد و کم کم خود را به مخالفین ملحق کند و بفهماند هردو طرف قربانی یک سازمان غارتگرند و بدین ترتیب او را مجاب میکند که برای سر گرفتن این معامله سخت نگیرد چرا که وانمود کرده فرقی به حال هیچکدام ندارد.
بسیاری از مدیران با بازی ضعف، اختیارات خود را محدود نشان میدهند و پس از بحثی طولانی با ‌‌شما، اعلام میکنند که باید از بقیه مشاوران یا همکاران خود نظر خواهی کند و وانمود کند که نظر مثبت او قدرت اعمالی ندارد. شما پیشنهاد ۱۰۰ هزار تایی به او میدهید و او موافقت میکند و جواب قطعی را به بعد از مشورت با همکارانش موکول میکند و البته همان موقع شک را نشان میدهد که نمیدانم نظر آنها چیست، خیلی مطمین نیستم . چند ساعت بعد شما تماس میگیرید و او با کلی عذر خواهی از یکدندگی همکارانش، مبلغ را به نصف کاهش میدهد و اینکه بگوید آنها خسیس هستند یا بی سوادند و ارزش کار شما را نمیدانند و حتی درددل خودش را باز کند که او هم حقوق کمی میگیرد و خود را مثل شما قربانی این سیستم نشان دهد. بدین ترتیب او معامله را با نصف قیمت برنده میشود و شما نیز چون حریفی برای کلنجار رفتن ندارید کوتاه می آیید، چون او هم مثلا قربانی است

مایکل کوردا


@Kajhnegaristan