این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
پسماندههای یک سرمایه داری عدالتخواه!. ✍🏼آرش حیدری
پسمانده های یک سرمایه داریِ عدالتخواه!
✍🏼آرش حیدری
آنقدر از نفت بلعید و بلعید که انبوهه ای را بالا آورد با به اصطلاح زیبایی های زندگیِ روزمره. هرچه بالا آورده بود را به توالت میریخت اما توالت گرفت و پس زد. بالا آمد تا میان خانه را گرفت و عقلا دور هم جمع شدند که چاره نیست عطر و ادکلن میزنیم تا بویش بهتر شود برای ایجادِ بوهای جدید هم ابتکاری است شاید صادرش هم کردیم.
مناقشه بر سر تتلو اگرچه فرم و محتوایی مشمئز کننده دارد اما نشانگر یک خاستگاه است. خاستگاهی که دریچه ای را گشوده است که معلوم نیست از این دریچه مسیحا به درون میآید یا دجال. لحظۀ فروپاشیِ تمام عیار آنچه انقلاب فرهنگی نامیده شد. تتلو حالا یک دال است، یک نقطۀ پرچ که میخواهد انبوهی از تناقضات درونی یک گفتمان را به هم گره بزند. با تتوهایش، زیرزمینی بودنش، توبه کردنش، دفاعیه اش از اصول و ارزشهاو... شبیه به تنِ محکومی است که از چارسو قرار است چهار نره اسبِ چموش را مهار کند و دیر نیست که هرتکه اش به سویی کشیده شود و میانۀ میدان تعفنی برخیزد از آنچه سالها درونِ این تنِ مفلوک بار شده است.
پینوشت: قطعه ای از «منظومۀ انتقادیِ بنیامین» نوشتۀ گریم گیلوخ:
«در رؤیا دیدم که با یک اسلحه به زندگیم پایان میدهم. وقتی رؤیا ناپدید شد، هنوز از خواب بیدار نشده بودم اما خودم را میدیدم که دراز کشیدهام. بعد از آن بود که بیدار شدم» (OWS, p. 91). میتوان این رؤیا را تمثیلی از حیاتِ پس از مرگِ فرهنگِ بورژوازیِ آلمان دانست. این فرهنگ دیگر قادر نیست وجودِ بیمصرفش را ادامه دهد و دیر نیست که از درون متلاشی شود. این فرهنگ از بازشناسیِ مرگ خویش عاجز است و در یک لحظه بدن بیجانِ خود را درمییابد که دراز به دراز افتاده است. تنها بعد از تصدیقِ نهایی این لحظۀ هولناک است که کابوس آغاز میشود و در پایانْ رؤیابین آگاهیِ خود را بازمییابد. خیابان یک طرفه، همین لحظۀ واکنشِ دیرهنگام را مفصلبندی میکند، لحظهای که امر کهنه در جسدِ خود خیره در مینگرد، بیآنکه به مرگ خویش ایمان آورده باشد، و امر نوْ خفته بر جای میماند.
@Kajhnegaristan