این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
کتاب «وحدت اشیاء: هگل، کانت و ساختار ابژه»، اثر رابرت استرن، با ترجمۀ محمدمهدی اردبیلی و مهدی محمدیاصل، به همت انتشارات ققنوس منت
کتاب «وحدت اشیاء: هگل، کانت و ساختار ابژه»، اثر رابرت استرن، با ترجمۀ محمدمهدی اردبیلی و مهدی محمدیاصل، به همت انتشارات ققنوس منتشر شد.
برگرفته از مقدمۀ مترجمان فارسی:
نویسندۀ کتاب حاضر در تلاش است تا از طریق بررسی تفاوت رویکرد کانت و هگل در خصوص مفهوم ابژه، تمایزات ایدئالیسم این دو متفکر را توضیح دهد. کتاب به طور کلی دارای پنج فصل است که فصل نخست آن به شرح کل کتاب نقد عقل محض با تمرکز بر انقلاب کپرنیکی و آموزۀ «تالیف» اختصاص دارد. فصل دوم به بررسی مختصر برخی نقدهای هگل به فلسفۀ کانت اشاره دارد و فصول سوم و چهارم به پاسخهای ایجابی جایگزین هگل به این نقدها، در آثار مختلفش میپردازد. به این بهانه، استرن با محور قرار دادنِ مفهوم «ابژه»، شرحی اجمالی از بخشهایی از سه اثر اصلی هگل (پدیدارشناسی روح، علم منطق و دایرةالمعارف علوم فلسفی) ارائه میدهد که مرتبط با بحث ابژهاند و نهایتاً در فصل آخر بحث را با جمعبندی مسائل مطرحشده و حل و فصل مسئلۀ وحدت و کثرت در روح مطلق هگلی به پایان میبرد.
اما آنچه ترجمه و انتشار این اثر را موجه کرده و چه بسا ضرورت میبخشد، این است که همانگونه که نویسنده در پیشگفتار ادعا میکند، علیرغم حجم اندک، طرحی کلی از رویکرد کلگرایانۀ هگل نسبت به ابژه و جهان ترسیم میکند که میتوان در پرتو آن کل فلسفۀ هگل را بازتفسیر کرد. از این منظر، رویکرد جدید هگل نسبت به ابژه، نه تنها در جهانشناسی، بلکه در تمام حوزههای دیگر شناخت بشری تاثیرگذار است. به بیان سادهتر، انقلاب هگلی در شیوۀ جدید فهمِ ابژه، نه تنها به اشیاء فیزیکی، بلکه به تمام ابژهها و موضوعات دیگر، اعم از نفس و خدا تعمیم مییابد. در نتیجه، استرن میتواند کل ابعاد مختلف فلسفۀ هگل را بر اساس شیوۀ خاص تفسیرش از ساختار ابژه، بازخوانی کند. اما میانجیِ اصلی بحث استرن که امکان ورود به بحث از ابژه را فراهم میآورد، مقابلۀ کانت و هگل بر سر «مسئلۀ وحدت و کثرت» است. استرن، نهایتاً کانت را کثرتگرا و هگل را وحدتگرا میخواند و اختلاف رویکرد این دو متفکر، و حتی اختلاف ایدئالیسمهایشان را ناشی از همین مقابله میداند. ...
در خصوص عنوان کتاب نیز لازم به ذکر است که عنوان اصلی کتاب هگل، کانت و ساختار ابژه است. مترجمان این عنوان را در خور کتاب ندانستند و صلاح دیدند که بنا به محتوای خود کتاب، عنوان اصلیاش وحدتِ اشیا باشد. زمانی که این پیشنهاد با خود نویسنده در میان گذاشته شد، از سوی او با استقبالی غافلگیرکننده مواجه شد. وی این عنوان را برای اثر مناسبتر و گویاتر دانست و در مقدمۀ خود بر ترجمه فارسی نیز به آن اشاره کرده است. نهایتاً بنا شد که عنوان اصلی اثر در ترجمۀ فارسی به جایگاه عنوان فرعی منتقل شود. ...
در نهایت، نباید فراموش کرد که به کمک کانت انقلابی ابتدایی در تفکر بشری آغاز شد که با انقلاب اعظم هگل به اوج خود رسید. دوران ما، دوران پس از هگل، دوران پس از این انقلاب است و ما هنوز به تمامی با ابعاد گستردۀ این دو انقلاب که بر تمام مکاتب فلسفی دو قرن اخیر (اعم از اگزیستانسیالیسم، مارکسیسم، پدیدارشناسی، پستمدرنیسم، فلسفۀ تحلیلی و ...) تاثیرگذار بودهاند، مواجه نشدهایم. ما هماکنون در میانۀ این تاثیرات قرار داریم، فلسفۀ آینده حاصل شیوههای نوین انتقاد از، مواجهه با و تعهد به این انقلابهای ایدئالیستی و پسلرزههای آنها خواهد بود.
محمدمهدی اردبیلی
مهدی محمدی اصل
@Kajhnegaristan