از میان شباهت‎های فراوان روانکاوی و بودیسم میتوان به این موارد اشاره کرد: (۱) هر دو بر وحدت ذهن و بدن تاکید می‎کنند (۲) هر دو نظری

از میان شباهت‎های فراوان روانکاوی و بودیسم میتوان به این موارد اشاره کرد: (۱) هر دو بر وحدت ذهن و بدن تاکید می‎کنند (۲) هر دو نظریه‎ای درباره‎ی چگونگی کاهش رنج ارائه میدهند (۳) هر دو شامل مجموعه فعالیت‎هایی به منظور کاهش رنج می‌شوند ـ فعالیت‎هایی که ممکن است سال‎ها طول بکشد تا مطابق با اهداف خود به نتیجه برسند (۴) هر دو می‌خواهند ذهن را آزاد بگذارند تا به آن چیزی توجه شود که درست زیر سطح آگاهی و همچنین در آگاهی اتفاق می‎افتد. علاوه بر این، هافر در مقدمه‎ی آموزنده ی خود اظهار می‎کند که میان کاری که یک روان‎کاو در گوش دادن به بیمار خود می‎کند، و آنچه که یک راهب بودایی هنگام مراقبه انجام می‎دهد شباهتی وجود دارد: هر دوی آنها هنگامی که ذهن خود را به روی تجربه‎ی کنونی‎ می‎گشایند، به هر آن چه که به ذهن می‎رسد ، بدون داوری توجه می‎نمایند. این کاریست که بیمار روان‎کاوی نیز در گذر زمان یاد می‎گیرد که خودش انجام دهد.

هافر به ما می‌‎گوید که علاقه‎ی روانکاوی به بودیسم به دهه‎ی ۱۹۵۰ باز می‎گردد و با کارن هورنای و اریک فروم آغاز می‎شود. بودیست معروف دایستز سوزوکی به هر دوی آن‎ها درس داد. بعدا هم فروم، سوزوکی را به کنفرانسی دعوت کرد که خودش در کوئرناکاوای مکزیک در سال ۱۹۵۷ در باب مبحث ذن بودیسم و روانکاوی برگزار کرده بود.

@Kajhnegaristan
«فروید و بودا: کاناپه و کوسن»
متن کامل: https://goo.gl/hfzrja