#یادداشت✍ علی سروش کیاکم دانستن ، اما آن کم را خوب دانستن ، بسیار بهتر از زیاد دانستن ، اما آن زیاد

#یادداشت
✍ علی سروش کیا


کم دانستن ، اما آن کم را خوب دانستن ، بسیار بهتر از زیاد دانستن ، اما آن زیاد را ، بد دانستن است . آسان یابی ، استناد به برداشت های دیگران از منابعی که غالبا هرگز به ان ها رجوع نشده ، رویه ای نزدیک به رفتاری غریزی شده . بنیاد ، بر ایستایی داشتن و تصورِ پویایی از خود داشتن ، تناقضی است که به چشم مان نمی آید . پویاییِ سرمایه داری ، داعی به ایستایی حول خود به مثابه ی ذات و صورتی ابدی است . متافیزیکِ منبعث از خدایِ سود که بر محور آیین مصرف ، معبد به قربانگاه بشریت داده . کمونیسم ، چنان که مارکس گفته ، حل معمایِ معمای تاریخ(نقل به مضمون) است . حل این معما ، نه پایان راه ، که آغاز آن است . همچون نوزادی که پا نهادن اش به هستی ، نقطه آغاز ی بر پا گرفتن اش است . تاریخ زیست مان بر کره ی خاک ، تا جایی که در غبار گم می شود ، بر ما گذشته تا به این جایی که گویی هنوز در نوعی پیشا تاریخ هستیم ، رسیده ایم . معمای حمل شده در تاریخ تا کنونی را حواله کردن به شتاب ، به گفته ی هگل ، حوالت کردن اش به محال است . طلبی که در پیش رو می گذاریم ، شدن اش الزاماتی را می طلبد که بی میانجی آن ها ، دیوارِ محال را قد می دهد . بارِ صبر ، مقاومت است . مقامت ، شکیبایی راه جویانه برای فایق آمدن بر مشکلات در مسیر وصول مطالبه ای است که پیش رو نهاده ایم . کرختی تن ، از تلذذِ آبِ ولرم محافظه کاری بیرون کشیم و پا بر ریگزار تفتیده ی معبر دهنده به آینده بگذاریم . همه ی آن چه پس پشت داریم ، حاصل خون و عرقِ مایِ زیسته در گذشته است . از این رو ، پر قدر و توشه ی راه . چه همت هایی که بنا به سرمایه داد ، چه چاره اندیشی هایی که بنا شدن سوسیالیسم را اراده کرده .


@Kajhnegaristan