حمایت از حیوانات.. از کتاب «محکمه‌ی الهی». ✍ خلیل جوادی …یه روز خدا میخواس بیاد بشینه

حمایت از حیوانات

از کتاب «محکمه ی الهی»
✍ خلیل جوادی


یه روز خدا میخواس بیاد بشینه
آدم و حوّا رو بیافرینه

وقتی اومد مشغول کارش بشه
خواس یه فرشته دستیارش بشه

تو جرگه ی فرشته ها نگا کرد
از تو اونا یه کار گر جدا کرد

گف: برو ظرفو پُرِ خاک رُس کن
آب ام بریز یه خورده گل درُس کن

فرشته با کمال میل پا شد
برای تعظیم یه ذرّه تا شد

با هیکل قشنگ و خوش قواره
فُرغونو ور داش بره خاک بیاره

فرشته هه خاکارو آوُرد نشَست
هر چی تونس تو خاک رُس آب بست

همینه که جنس بشر خرابه
دو سوّم کُلّ وجودش آبه

اگه یه جاش سفته هزار جاش شُله
تقصیر اون فرشته ی مُنگُله

خلاصه ، کار گل به آخر رسید
میگن خدا یه ذرّه ام توش دمید

به خاطر همینه یک عالمه
هوا توی کلّه ی این آدمه

نمی دونم خدا چه قصدی داشته
که آدمارو سر کار گذاشته

از سر طعنه گفته باریکالا
جدی نگفته ، شوخی کرده والا

خودش میگه بشر هبوط کرده
با کلّه رو زمین سقوط کرده

میگن مُخِش حسابی ضربه خورده
خوبه که زنده مونده و نمُرده

اما حالا همین خُل و دیوونه
فک میکنه خدای دنیا اونه

بشر مِثِ یه ماهی توی برکه س
فک می کنه دنیا همینه و بس

اون که به برکه ی خودش راضیه
محاله که بفهمه دریا چیه

پاشو برو تو آسمونا یه سر
تلسکوپ ام اگه تونستی ببر

برو یه چنتا کهکشو نو رد کن
زمینو از اونجا بشین رصدکن

زمین به قدٌِ یه سر سوزنه
بشر یه صد هزارم ارزنه

میتونی اون بالا یه کم بشینی
دیکتاتورای کوچیکو ببینی

به کار آدما از اون بلندی
هی بزنی به روی پات بخندی

الان تا اونجایی که یاد بنده س
شیر اگه آدم بُکُشه درنده س

اماا از اونجایی که عقل داره ـ
آدم اگه شیر بُکُشه ، شکاره

هی به خودش نمره ی عالی میده
جو نورا رو گوشمالی میده


خدا وکیلی راحته براتون؟
زنگوله بندازن تو گردنا تون؟

قبیله تون تو جاده ها قطار شه
شتر بیاد رو کولتون سوار شه؟

خدا اگه ببینه شیر تو شیره
ممکنه عقلو از بشر بگیره

بشینه از روی حساب و نقشه
عقل مارو به حیوونا ببخشه

یه روزصُب ازخواب پامیشی می بینی
بشر دوباره رفته غار نشینی

دیگه باید ترک تجمّل کنی
هر چی که پیش میاد تحمل کنی

ببر اومده دنیارو دس گرفته
حقّشو از آدما پس گرفته

امّا تو روحت ام خبر نداره
بُلن میشی بازم میری اداره

میری توی اُطاق تر تمیزت
می بینی خر نشسته پشت میزت

به جان تو جناب خر حقّشه
حقّشه که مدیر کُلّت بشه

شک ندارم ، اگه دو روز بگذره
میگن این از قبلیه بهتر تره

شیر اگه پستی بپذیره ، آنی
دنیا میشه یه جنگل جهانی

جونورا صاحب قدرت میشن
جنگا دیگه فقط میشه تن به تن

تفنگارو جم می کنن دو روزه
می برن و می چیننش تو موزه

برای اینکه روز خوش ببینن
سلاح هسته ای رو ور می چینن

لباس قانونو به تن می کنن
خوردن گوشتو قدغن می کنن

وقتی ببینی چاره ای نداری
میری می افتی به گیاه خواری

می بینی آدما کنار خرن
دارن باهم توی چمن می چرن

یه دعفه ای ممکنه روباه شَل
بشه رئیس سازمان ملل

کاپیتولاسیونِ بشر باطله
کسی شپش هم بُکُشه قاتله

ممکنه طبق مصلحت موش کور
یهو بیاد. بشه رئیس جمهور

نگین که موش کور سواد نداره
میگیم یکی بره براش بیاره

یه دونه دکترای آکسفوردی
یکی دو دست هم لباس لرُدی

لباسارو تنش کنه ماه میشه
رئیس جمهور چی چیه، شاه میشه

میای خونه خورد و خمیر و خسته
می بینی کرگدن به جات نشسته

رو مبلتون یه پنگوئن لمیده
یه گوشه هم الاغ دراز کشیده

اون طرف ام بو قلمون یه کاره
رفته نشسته پای ماهواره

بیایم از این به بعد عادت کنیم
حقوق حیوونو رعایت کنیم

دیگه رو حقٌ مورچه پا نذاریم
برای سوسکا دمپایی نیاریم

پاییز 1388



@Kajhnegaristan