✏️ روانکاوی، تراژدی و سیاست. ✍سیاوش طلایی زاده..۱

✏️ روانکاوی، تراژدی و سیاست
✍سیاوش طلایی زاده

۱.هنگامی که #لکان سیمای اخلاق مطلوب خود را در #آنتیگونه می یابد به چیزی بیش از یک شباهت اتفاقی میان سوژه روانکاوی و قهرمان #تراژدی اشاره دارد.
تراژدی روایت چیرگی فرجامین سرنوشت است. ادیپ که در نهایت با تحقق پیشگویی کاهن معبد دلفی مواجه میشود و آشیل که سرانجام قربانی پاشنه پایش میشود دو نمونه از این روایت سیطره یافتن سرنوشتند: لحظه ای در گذشته که ناگهان بر سر آینده آوار میشود. در اینجا با غلبه مطلقیت زمان مواجهیم: آینده دیگر امری گشوده نیست و در لحظه ای ناگهان روایت به نقطه خاصی خواهد رسید که گریز و گزیری از آن نیست. این نقطه برای تراژدی مرگ است که ناگهان طومار همه چیز را در هم می پیچد!
از این رو وقتی آنتیگونه بی اعتنا به فرمان کرئون میکوشد برادرش را با احترام دفن کند در حقیقت با تخطی از فرمان شاه مرگ را بر خود میپذیرد و متهورانه به دیدارش میرود.

۲.معادل مرگ برای لکان #فقدان (lack) و غایت روانکاوی مواجهه با این فقدان به عنوان بن بست ذاتی میل (بخوانید سرنوشت) است. در روانکاوی نیز ما در سوگ "زمان از دست رفته" مینشینیم و سرانجام با پذیرش بازگشت ناپذیری گذشته آهسته آهسته به آنچه بر ما رفته است نزدیکتر میشویم. به عبارت دیگر روایت روانکاوی از زندگی روایت نداشتنها، ازدست دادنها و در یک کلام فقدان است. همچنان که در تراژدی نیز این نیستیِ اجتناب ناپذیر بر قهرمان حاکم میشود.
تفاوت البته در اینجاست که نیستی تراژدی در ردای مرگ ناگهان بر صحنه ظاهر میشود و قهرمان را از پای در می آورد اما تجربه نیستی در روانکاوی به میانجی تداعی آزاد و کارکرد work through ذره ذره به درمانجو وارد میشود و سهمگینی ضربه تراژیک را ندارد.

۳. بر خود پذیرفتن مرگ در روانکاوی معنای دیگری نیز دارد. همچنانکه در روانکاوی با "درنوردیدن فانتزی" سرانجام به تهی بودن آن پی میبریم -و این آموزه تلخ روانکاوی است- اما با فرض اینکه این فانتزی همواره در فضایی بین الاذهانی شکل میگیرد و در نتیجه آنچه تهی بودنش آشکار میشود نه فقط بازنمایی ذهنی فرد بلکه هر گونه روایت ایدئولوژیک است، در آن صورت "درنوردیدن فانتزی" معنایی جز رسوا کردن گفتمانهای ایدئولوژیک و آشکار کردن اختگی #دیگری_بزرگ ندارد. و از این رو آنتیگونه لکان با پذیرش مرگ بر خود در حقیقت به پیکار دیگری بزرگ می رود. پیکاری که فرجامش مرگ یکی از آن دو است.

۴. این روایتِ "نداشتن" همچنین نقطه مقابل تصویر وسوسه انگیز ایدئولوژی سرمایه داری معاصر است که همواره ما را به سوی "داشتن" سوق میدهد؛ آن هم با اسم رمز "پیشرفت". امروزه غایت زندگی همگانی دیگر نه رستگاری و نجات بلکه طی کردن پله های ترقی و #پیشرفت و "کسب موفقیت" است. دستیابی به بیشترین ثروت، ارتقای شغل و جایگاه اجتماعی، دستیابی به مدالهای علمی یا ورزشی و در یک کلام "کسی" یا "چیزی شدن" و ثبت نام خود در شبکه نمادین. روایت امریکایی پیشرفت همان کلیشه آغاز به کار "مرد موفق" دوران از دستفروشی یا پادویی و... است: شاید در گذشته "هیچ چیز" نبوده اید اما "آینده از آن شماست" و سرشار از "دارایی" (زندگینامه سلبریتیهای علم و قدرت را به یاد آورید: از استیو جابز تا ترامپ).
امروز کلینیکهای روانکاوی پر شده از درمانجویانی که گمان میکنند "چیزی نشده اند" و بر سر انتخاب آن چیزی که میخواهند به آن تبدیل شوند تردید دارند؛ و از این رو هر چیزی را برای مدتی کوتاه "تجربه کرده اند" و نوک زده اند. و جای شگفتی نیست که همه نیز گمان می کنند "خاص و متفاوت" از سایرینند و یا گلایه دارند که چرا تا حالا "آدم متفاوتی نشده اند."
بنابراین همواره باید هوشیار باشیم که سرمایه داری معاصر بر پایه سرپوش گذاشتن بر فقدان، یعنی بر همان بن بست ذاتی میل کار میکند. در اینجا میل نه ملازم فقدان که هم پیمانه کامیابی و سرمستی است.

۵. این سرپوش نهادن بر فقدان تنها با تبلیغ لخت و عور یک کالا یا "جهت دادن به افکار عمومی" رخ نمیدهد. بلکه امروزه ساخت یک #هویت که رضایتی در سطح تصویری برای مخاطب فراهم میکند مهمتر است. از این رو "چیزی" شدن در حقیقت فرمان پذیرش یک هویت تصویری خاص است: این طیف هویتی از سلبریتیها و اهالی مد آغاز میشود و تا وگنها و هیپیها یا حتی فعالان سیاسی هویت گرا نظیر بسیاری فعالان فمینیست یا همجنسگرایان را در برمیگیرد.
آیا درس روانکاوی برای سیاست تهی بودن همین هویت یابی ها نیست؟

۶. البته این خطر هنوز وجود دارد که روانکاوی با تأکید بر فقدان، در شمایلی عرفانی "تسلیم و رضا" و به عبارتی بی کنشی و انفعال را دودستی تقدیم وضع موجود کند و مجدداً در بازی سرمایه داری معاصر بیفتد که این روزها قوت غالبش عرفان بازی است. این چاله ای است که روانکاوی بارها در دامش افتاده و به نظر میرسد خود به تنهایی قادر به چاره کردنش نیست.
شاید الهیات بتواند در این راه به یاریش بشتابد.

@Kajhnegaristan