«چه کسانی درگیر جوع و گرسنگی جنسی هستند؟».. ✍ یاسر عرب

"چه کسانی درگیر جوع و گرسنگی جنسی هستند؟"

✍ یاسر عرب

در تصویر سازی رسانه ای ما اهالی رسانه، هیچ دیواری کوتاه تر و هیچ سوژه ای راحت الحلقوم تر از پسر و دخترهای نوزده، بیست ساله ای که توی پارکها نشسته اند، نمی تواند نشان دهنده گرسنگی جنسی باشد!
چرا که دست ما از حجره حاجی بازاری ها و پستوی فروشگاه های زنجیره ای و اتاق مدیران و مسئولان به شدت کوتاه است!
دوربین ما تنها می تواند توی خیابان بپلکد و سطحی ترین مسائل زیست جنسی را کلیشه ای باز نمایی کند!
ما دستمان از آن میانسال متول که در منطقه (...) زندگی می کند و پیش شماره منزلش (...) است و هر ماه مراکز خدمات سکسی خودشان با او تماس گرفته و ضمن چاق سلامتی گرم، و دادن اطمینان لازم و فرستادن آلبوم دختران بیست تا سی ساله و معرفی عاقد و واسطه هفته ای دوبار بالاترین خدمات جنسی را برایش جور می کنند کوتاه است!

اگر دستمان می رسید می توانستیم نشان دهیم که اتفاقا آنکه می خواهد خودش را در بین رانهای دختران غرق کند و بعد از یکبار حضور در خانه ی امن سکس، مثل جهنم ناله ی هل من مزید اش بلند می شود که سه تا سه تا باهم می خواهد، آن مرد میان سال و مقبول الوجه و احیانا بالا نشین هیئت است نه آن نوجوانی است که کارش با چند ویدئو پورن و هفته ای چند کف دستی و یا احیانا رابطه با دوست دختری از خودش تشنه تر، راه می افتد و از پس بی پولی و بی جایی مجبور به لب گرفتن گوشه پارک و سکس کردن در پشت شمشاد هاست!
روزهایی که در زندان با مجرمین جرائم اخلاقی گفتگوهای مفصلی داشتم نکته قابل توجه برایم این بود که این بندگان خدا اکثر از قشر ضعیف و پایین جامعه هستند و از پس پرس و جو فهمیدم آنکه "پول" دارد، یا رضایت شاکی می گیرد و یا قاضی می خرد و یا سند می گذارد و خلاصه توی زندان پیدایش نمی شود که دست امثال من به او برسد!

دوستانی که دائم توی دربند دنبال دختران و پسرانی هستند که کوله پشتی داشته باشند و بستنی بخورند! تا ایماژ بحران جنسی در ایران را ثبت و ضبط کنند، بهتر است بدانند که نه تنها دست، بلکه مخیله شان هم نمی تواند به پشت پرده بعضی از شاغلین در بازار صرافان ارز وارد شود که برای خوابیدن هفتگی با دختران منشی شده، تجاوز و دادن پول و فرستادن دختر به دفتر دیگر و دست گردان کردن بین خودشان را سالهاست که در دستور کار دارند و تجاوز فلفل نمک کارشان است.
از ثروت چند قطره نوشتم اما آنچه در بخش های اداری و به خصوص ارکان نزدیک تر به قدرت در این زمینه در حال رخ دادن است نیز از دسترس ما خارج است! هفته پیش بود که در جریان مهمانی قرار گرفتم که در آن یک آقازاده ی ارشد در مهمانی خود بیست دختر جوان را تماما برهنه حاضر کرده بود ( نه برای سکس! بلکه) برای آزار و اذیت! تا مهمانان یکی را خیار شور به ........... و یکی دیگر را بگویند سگ شود و یکی دیگر را با کمربند باسن سرخ! کنند و....

و خلاصه اینکه مظلوم تر از آن دختر و پسری که توی خیابان راه می روند و دست توی دست هم دارند، و می دانند سر نوشتشان این است که تنها ماهی التیام تنهایی، ونیازهای عاطفی و جنسی هم باشند،( و همه نظام بسیج شده است تا آنها را به صیغه هم در بیاورند) نیست!
آنها نیستند که بحران اند! بحران مدیری است که در جلسه بحران جنسی در ایران نشسته است و در ضمن گوش دادن به سخنان و آمارهای زیست جنسی در ایران یواشکی جواب دو، سه تا زید اش را هم توی تلگرام می دهد! بحران خود ماییم...!

@Kajhnegaristan