‍ ما در ناخودآگاه خویش، در ساحت واقعی میل خویش، همه قاتل‌ایم …در فیلم «زن در قاب پنجره»، ساخته‌ی فریتس لانگ، داستانی روایت می‌شود

‍ ما در ناخودآگاهِ خویش، در ساحتِ واقعیِ میلِ خویش، همه قاتل‌ایم.

در فیلمِ «زن در قابِ پنجره»، ساخته‌یِ فریتس لانگ، داستانی روایت می‌شود که در آن پروفسورِ روانشناس مجذوبِ تصویرِ زنِ افسونگری می‌شود که در پنجره‌یِ فروشگاهی آویزان است...
پروفسور در خواب دختری را شبیهِ این تصویر می‌بیند و با این دختر سَروسِرّی پیدا می‌کند و دوست‌پسرِ دختر را به قتل می‌رساند.

به عبارتِ دیگر، با اقتباس از حکایتِ مشهورِ ژوآنگ-ژی و پروانه‌اش که یکی از مراجعِ موردِ استنادِ لاکان است، می‌توان گفت: «ما با پروفسورِ موقر و مهربان و محبوب که یک دم در خواب خود را قاتل می‌بیند طرف نیستیم؛ بلکه برعکس با قاتلی طرف هستیم که در زندگیِ هرروزه‌اش خواب می‌بیند که پروفسورِ محترم و محبوبی است.»

( #اسلاوی_ژیژک ؛ #کژ_نگریستن ؛ ترجمه‌ی #مازیار_اسلامی و #صالح_نجفی؛ نشرِ نی )


@Kajhnegaristan