«پروپاگاندا» …از خواص علم فلسفه تجهیز افکار به اندیشه‌ی درست و منطقی و سوق دادن کنش‌های آدمی به سمت استدلال‌های درست و پرهیز از هر

"پروپاگاندا"


از خواص علم فلسفه تجهیز افکار به اندیشه‌ی درست و منطقی و سوق دادن کُنش‌های آدمی به سمت استدلال‌های درست و پرهیز از هر گونه رفتار احساسی و غیر معقول که ممکن است از هر کسی سر بزند، از نمونه‌های بارز آن عوام فریبی و پروپاگاندا در کارزارهای انتخاباتی و تبلیغات معابد، مساجد و کلیساها در ترویج عقاید جهت اهداف خاص می‌باشد،پروپاگاندا (Propaganda)گونه‌ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهت‌دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی ، مذهبی و... پخش و فرستاده می‌شود.تبلیغات سیاسی شکلی از ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع و دلیل دلخواه مبلغ سیاسی است. پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات غیر جانبدارانه، در اصلی‌ترین معنای خود، دادن اطلاعات با هدف نفوذ بر مخاطب است. در این راستا، اغلب اوقات، واقعیت‌ها به طور گزینشی بیان و بازنمایی می‌شوند (درحالی که نادرستی آن برگوینده روشن و آشکار است) تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه و خردمندانه سربزند. نتیجه این امر، تغییر گرایش دلخواه به سوی هدفی است که برای مخاطب هدف گیری شده و به منظور پیشبرد یک برنامه سیاسی، درنظرگرفته شده است. افزون براین، پروپاگاندا می‌تواند در شکل یک نبرد و جنگ‌افروزی سیاسی نیز تلقی شود.

تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی از ارتباط است که با ترغیب یا اقناع متفاوت است، زیرا هدفش این است تا به پاسخی دست یابد که قصد مبلغ را تداوم بخشد. اقناع یا ترغیب، به مثابه یک فعال کننده دوسویه عمل می‌کند و هدفش آن است که به نیازهای ترغیب کننده و ترغیب شونده پاسخ دهد. یک مدل تبلیغ (پروپاگاندا) نشانگر آن است که چگونه می‌توان عناصر اطلاع‌رسانی و ارتباط اقناعی را در تبلیغات با یکدیگر تلفیق کرد. تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار دهد و آنها را دگرگون سازد.»
از خواص علم فلسفه تجهیز افکار به اندیشه‌ی درست و منطقی و سوق دادن رفتارهای آدمی به سمت استدلالِ درست و پرهیز از هرگونه رفتار احساسی و غیر عاقلانه که ممکن است از هر انسانی سر بزند.


@Kajhnegaristan