«ذهن نزد ما خارج از چیزیست که شماها ذهن میخوانیدش. ما بر جانوری جدید دست گذاشته‌ایم

«ذهن نزد ما خارج از چیزیست که شماها ذهن میخوانیدش. نباید توجه تان را اغلب به زنجیرهایی معطوف کنید که ما را به خرفتی متحجرانه ی ذهن مقید می‌کند. ما بر جانوری جدید دست گذاشته ایم. آسمان به گرایش ما پاسخ می‌گوید»
آنتون آرتو

کیف وصف ناپذیری بود خواندن این جمله. موضوع این نیست که ذهن ما فراتر از این است بلکه بهتر است بگویم آنچه شما ذهن می‌نامید اصلا ذهن نیست. «آن ذهن معمول و متداول فقط یک تصویر است در میان دیگر تصاویر - ژیل دلوز»
پس ذهنی که آرتو از آن نام می‌برد خارج از من است؛ اوست.
همچون "صحرای" نیچه که بدون آنکه در آن حاضر باشد در آن زندگی می‌کند. «ای ذهن، ذهن خارج را استنشاق کن-بلانشو»

این از خویش فراتر رفتن نیست، بلکه خودْ ناشدگیست.
آسمان به گرایش ما پاسخ می‌گوید زیرا با ذهنی دگر جهان را می‌بیند، ذهنی بی‌شباهت به ذهن های تکراری، ذهنی که از بیرون از من، از اویی که منم، می‌نگرد.

امیر آبتین


@Kajhnegaristan