📝ناخدا اهب حق دارد ادعا کند در حال گریز از هر جا و مکانی است، او عملکرد پدر را به نفع نیروهایی گنگ‌تر و مبهمتر رها میکند

📝ناخدا اهب حق دارد ادعا کند در حال گریز از هر جا و مکانی است، او عملکرد پدر را به نفع نیروهایی گنگ تر و مبهمتر رها میکند. او در حال انجام چه کاری است وقتی ژوبین های آتش و جنون خود را رها میکند؟ او در کار شکستن یک پیمان یا توافق است. دارد به قانون صیادان نهنگ خیانت میکند، قانونی که میگوید باید هر نهنگ سالمی را که دید شکار کرد نه آنکه یکی را بر دیگری ترجیح داد. اما اهب، دل سپرده به شُدنی تشخیص ناپذیر، دست به گزینش میزند. او انطباق هویتش با نهنگ سفید را دنبال میکند و در این راه جان خدمه کشتی اش را به خطری مرگبار می اندازد. مورد ناخدا اهب موردی از یک شرارت روانشناختی است. اهب از دیوار عبور خواهد کرد، حتی اگر در پس آن هیچ چیز نباشد و نیستی را ابژه خواست خود میگرداند. او از نهنگ سفید تقلید نمیکند، بلکه به موبی دیک تبدیل میشود. او به منطقه همجواری وارد میشود، جایی که دیگر از موبی دیک قابل تشخیص نیست و با نیزه زدن به این نهنگ سفید به خودش ضربه می زند...

✏️ژیل دلوز

@Kajhnegaristan