در جامعه‌ای بی‌طبقات که ساختمان داخلی‌اش مبتنی بر انقلاب دائم باشد، نویسنده می‌تواند برای همه‌ی افراد مردم شود و اعتراض اصولی او م

در جامعه‌ای بی‌طبقات که ساختمان داخلی‌اش مبتنی بر انقلابِ دائم باشد، نویسنده می‌تواند برای همه‌ی افرادِ مردم #واسطه شود و اعتراضِ اصولیِ او ممکن است پیش از (یا همراه با) دگرگونی‌هایی که خودبه‌خود و عملاً در جامعه روی می‌دهد، صورت گیرد.
این است معنای عمیقی که باید به مفهومِ #انتقاد_از_خود داد.

گسترشِ دامنه‌ی خوانندگان بالفعل تا مرزِ خوانندگان بالقوه در ضمیر نویسنده میان تمایلاتِ متضاد و متخاصم نوعی آشتی برقرار می‌کند.. و ادبیات که دیگر کاملاً از قِید رسته است، نماینده‌ی نفی خواهد بود؛ که به‌مثابه‌ی لحظه‌ی لازم برای سازندگی است.

اما چنین جامعه‌ای (تا جایی که من می‌دانم) فعلاً وجود ندارد و می‌توان در امکانِ به‌وجود آمدن آن نیز تردید کرد.
بنابراین تعارض باقی می‌ماند.
همین است منشأِ آنچه من «شوربختیِ نویسنده» و «وجدانِ ناآرامِ او» می‌دانم.



#ادبیات_چیست؟
ژان‌پل #سارتر | ترجمه‌ی: ابوالحسن نجفی-مصطفی رحیمی
انتشارات نیلوفر | ص ۱۶۷


@Kajhnegaristan