«پس میل من کو؟». ✍ رضا مجد …باید یادآور شد، که میل همیشه میل دیگری است، این یعنی چه؟

"پس میل من کو؟"
✍ رضا مجد


باید یادآور شد، که میل همیشه میل دیگری است،این یعنی چه؟ از نظر لاکان، یعنی میل من همیشه متکی به میل دیگری است، من به آنچه دیگری میل می کند میل می کنم، با این توضیح می توان مثال های عینی این مساله را در ساحت اجتماعی نشان داد. باید پرسید الان ذهنیت و خیال ورزی جوانان را چه نهاد یا سیستمی ساخت مند و مدیریت می کند؟ و چقدر خانواده در این جهت دهی و ساخت مندی تاثیر گذار است؟ من که می گویم خیلی کم، درصد بالای تاثیر گذاری را دیگری بزرگ( اعم از فرهنگ رایج، صدا و سیما، چه درون مرزی و چه برون مرزی، رسانه های جمعی، و سیاست ها و از همه بیشتر سرمایه داری ) با در اختیار داشتن امکانات تبلیغی و سیطره ی رسانه های تحت انقیاد خود، سبب می شود.
این همان خلع سلاح شدن خانواده ها در مقابل تکانه ها و مطالبات و تمنامندی های جنون آمیز و خیالی است که هیچ جای پای محکمی در ساحت رئال و واقعی زیست اجتماعی ندارد، و همچنین، خارج شدن از جایگاه تاثیر گذاری خانواده هاست، خانواده از ذات خودش تهی شده است، و قوه ی ثقلش به بیرون از خودش پرتاپ شده است، به دل بحرانها و اوج و فرودهای جنون آمیز بازار و سیاست، و به دل اغتشاشی به نام جامعه ی مصرفی و تضادهای منبعث از آن.
جالب اینجاست که خیالورزی و مطالباتی که توسط رسانهای سیستم مصرفی تبلیغ و ترویج می شود و شب و روز به انواع شکلها ذهنیت بچه ها و نوجوانان و جوانان را بمباران می کند، هیچ گونه امکان تامین و عینی شدن و ارضاء در ساحت واقعیت ندارد، بین این خیال ورزی ها و آرزومندی ها و واقعیت موجود هیچ تناسبی وجود ندارد هیچ نسبت معقولی.
و این ساختار علاوه بر دامن زدن هر چه بیشتر شکاف طبقاتی کمک می کند همچنین به عمیق تر شدن شکاف بین نسلی، بین والدین و فرزندان نیز دامن می زند، پدر دیگر پدر نیست، دال پدر دیگر اخته شده است و از مفهوم سنتی و کلاسیک خویش تهی شده است، یک دلالت مرده است، پدری مرده. و در این فاصله است که فرزند و والدین حرف هم را نمی فهمند و بینشان دیواری سترگ قد علم می کند.


@Kajhnegaristan