✍محمد الله ویسی …ای انسان!. راستی آیا، تو را یارای آن هست

#شعر
✍محمد الله ویسی


ای انسان !
راستی آیا ، تو را یارای آن هست
که دیگر بار
راه درگذشته ات را خطر کنی ?
هُشدار
که زمین دیگر سالهاست از چرخش باز ایستاده است .
و اکنون فقط ،
سر ش گیج می رود
خیر و شر دست بر شانه های هم
سُر می خورند
بر دل آشوبه ی زمین
و صدای قهقهه شان ، لالایی ست هستندگان را
لالایی ای چُونان
که پلک های مرگ را هم سنگین کرده است
دیگر بار
بر رعشه های ظریف خیال
عدم می شکُفد
و هستی لغزان و لزّج
در پس زبان نضج می گیرد
مردد در آشکارگی
ای انسان !
اینک چاره ای
در پی بی راهه ها
راهی بجو
و
از این پرتاب شدگی ،
پرتاب شو

@Kajhnegaristan