سیاست، جامعه، فرهنگ، اقتصاد و دانشگاه در آلمان و اتحادیه اروپا ✔ همین آی دی در اینستاگرام 📚مشاوره تحصیلی و اجرای طرحهای پژوهشی، ترجمه کتب و مقالات تخصصی در حوزه علوم انسانی ✔ تبلیغات ارتباط با ما: @dachstudien1
موضوع این فیلم دربارۀ مقطعی از زندگی مردی آلمانی است که سالها پیش در ایران شرکتی تجاری با محوریت فرش ایران، تاسیس کرده است
موضوع این فیلم دربارۀ مقطعی از زندگی مردی آلمانی است که سالها پیش در ایران شرکتی تجاری با محوریت فرش ایران، تاسیس کرده است. در این پسزمینه، مرد میانسال و پسرش راهی ایران میشوند تا طلبی را وصول کنند و از این محمل، ایران و جنبههای مختلف زندگی ایرانی به تصویر کشیده میشود.
نحوۀ فیلمبرداری و لوکیشنهای در نظر گرفته شده، حتی شخصیتپردازی و صحنهآرایی این فیلم از این حکایت دارد که قصد بر این بوده که تصویری خوشایند و جذاب برای توریستها از ایران ترسیم شود. البته ایران حقیقتاً کشوری است که می تواند مقصد گردشگری و سرمایهگذاری جذابی برای غیر ایرانیها محسوب شود؛ اما مخاطب ایرانی این فیلم نیز به حسننیت سازنده برای تاکید بر این ویژگی ایران پی خواهد برد.
در بخش فیلمنامه نیز داستان با تاکید بر وجود و اداره شرکت پر رونقی در ایران در پسزمینه معماری و طبیعت و ساختار شهری زیبای شهرهای تهران و کاشان و ... پیش میرود. صاحب اصلی شرکت سالهاست در ایران حضور ندارد، اما شرکت او توسط شریکش بهخوبی و باموفقیت اداره شده و سوددهی دارد. شهر منظری امن و سرزنده دارد. نویسنده فیلمنامه عمداً تردیدهای مخاطب غیر ایرانی را در ابتدای فیلم از زبان شخصیت مادر آلمانی بیان میکند. مادر در آن دیالوگ از ناامنی و بیثباتی و حتی تصوری از ویرانی و رکود زندگی در ایران ابراز نگرانی میکند. او نگران جان و وضعیت همسرش است که در آن زمان در ایران بهسر میبرد و حتی برای پسرش که قصد دارد او را برای یافتن پدر، به ایران روانه کند نیز میترسد. در دقایق بعدی، بلافاصله واهی بودن این تصورات با ورود شخصیت اصلی فیلم به ایران، نشان داده میشود./عصر ایران
@dachstudien
🇪🇺🇩🇪