سیاست، جامعه، فرهنگ، اقتصاد و دانشگاه در آلمان و اتحادیه اروپا ✔ همین آی دی در اینستاگرام 📚مشاوره تحصیلی و اجرای طرحهای پژوهشی، ترجمه کتب و مقالات تخصصی در حوزه علوم انسانی ✔ تبلیغات ارتباط با ما: @dachstudien1
موضوع اندیشه نمیتواند جز چیزهای دوست داشتنی زیبایی، حکمت، عدالت و غیره باشد
#توتالیتاریسم_و_انهدام_تفکر
"اندیشه شناخت نیست، بلکه توانایی تمیز نیک و بد و زیبا از زشت است و این توانایی میتواند دست کم برای من در لحظههایی کمیاب وسیله پیشبینی فاجعهها باشد.. موضوع اندیشه نمیتواند جز چیزهای دوست داشتنی ـ زیبایی، حکمت، عدالت و غیره باشد. زشتی، نبود زیبایی، نبود دادگری، و نبود نیکی است. یعنی بدی و زشتی اصالت یا جوهری ندارند تا اندیشه بتواند به آنها بپردازد. واقعیت اسفبار این است که بخش بزرگ بدیها را کسانی مرتکب میشوند که هرگز تصمیم به بد بودن یا خوب بودن نمیگیرند، آنها که توانایی اندیشیدن ندارند."
هانا_آرنت – اندیشیدن_و_ملاحظات_اخلاقی
اغلب انسانهای گرفتار در ایدئولوژیهای مخرب و ضدانسانی با علم به اینکه عملی غیرانسانی مرتکب شوند آن را انتخاب نکردهاند. سربازان اس اس در آلمان نازی، یا مامور اعدام در تسویههای استالین یا سربازی که مامور بستن در کورههای آدم سوزی در آشوویتس بود با این هدف و نیت که جنایتی را مرتکب شود این عمل را انجام نمیدادند.
اغلب آنها سربازانی بودند که قدرت تفکر خود را در مقابل دستگاه ایدئولوژیک از دست داده بودند و توان درک عمل خیر و شر را نداشتند. بحران امروز بشری دقیقا همین از دست دادن قدرت تفکر و سوژگی است.
افراد در مقابل آرمانهای بزرگ که توسط ایدئولوژیها ارائه میشود قدرت تشخیص خود را از دست میدهند و تمام و کمال در خدمت آن ایدئولوژی و جنایتهایش قرار می گیرند.
آدولف_آیشمن در مقابل سوال دادگاه در مورد آشوویتس این پاسخ را میدهد که من مامور بودم و باید اطاعت میکردم. بسیاری از جانیان و تروریستهای خونریز در واقع از همین تودههای متوسط معمولی جوامع هستند که در برابر حاکمانشان توان شناخت نیک و بد را از دست دادهاند و در واقع فکر میکنند با خونریزی و کشتار در مسیر الهی و انسانی قدم بر میدارند.
دنیای امروز پر است از همین افراد معمولی که در راه خدمت به نیکی شریرترین اعمال را مرتکب میشوند.
هانا_آرنت برای رهایی انسان از بیتفکری و یافتن توان داوری و سنجش خیر و شر از گفتگوی فرد با خویشتن سخن میگوید. او در اینباره مینویسد «تفكر دو تن در يك تن در گفتگوی صامت، اختلاف موجود در درون هويت ما را آنگونهای كه در آگاهی است به فعليت میرساند و بدين ترتيب محصول فرعیاش را كه وجدان است، به بار میآورد. پس داوری يعنی محصول تأثير آزادیبخش تفكر، تفكر را محقق و آن را در جهان نمودها و ظواهر آشكار و جلوهگر میسازد. يعنی در جایی كه من هرگز تنها نيستم و هميشه گرفتارتر از آنم كه بتوانم فكر كنم، متجلی شدن نسيم تفكر به هيجروی شناخت و دانش نيست بلكه توانایی تميز درست از غلط، زشت از زيباست و اين در واقع میتواند جلوی فاجعه را دستكم برای خود من، در لحظات نادری كه وضعيت دشوار و بغرنجی پيش میآيد، بگيرد».
مسئلهای که در نظام توتالیتر حاکم میشود از دست رفتن قدرت تشخصی #تودههاست. آرنت خطر تودههای #فاقد_قدرت_اندیشه را از جانیان خطرناک ترسناکتر میداند: «جنايتكار خونسرد يا دروغگوی محاسبهگر خطر كمتری از كسانی دارد كه از سر بیفكری يا جهل دست به جنايت میزنند زيرا آن اولی دستكم هنوز میفهمد كه تفاوتی ميان حقيقت و كذب، ميان خير و شر است حال آنكه اين دومی حتی همين موضوع را هم نمیفهمد. استدلالها در دفاع از اين حكم كه بهتر است به ديگران دروغ بگویی تا سر خود را كلاه بگذاری بايد روشن كرده باشد كه دروغگوی خونسرد بر تمايز ميان حقيقت و كذب آگاه است. بنابراين حقيقتی كه او از ديگران پنهان میكند هنوز به كلی از جهان بيرون رانده نشده است؛ اين حقيقت پناه آخر خود را در آن شخص يافته است»
مشکل اساسی که جوامع بشری را تهدید میکند این نیست که چرا افراد اینگونه یا آنگونه فکر میکنند بلکه مشکل این است که چرا تودهها فکر نمیکنند. فرهاد_قنبری
منبع: کانال روشنگری
@dachstudien
🇪🇺🇩🇪
لینک عضویت
https://t.me/joinchat/AAAAAD83ZIkoOXvnHWci5A