کمی جنگ. ترامپ به یکدفعه مورد تحسین تندترین منتقدانش قرارمی گیرد. هرکس بمب می‌اندازد، محبوب می‌شود

کمی جنگ
ترامپ به یکدفعه مورد تحسین تندترین منتقدانش قرارمی گیرد. هرکس بمب می اندازد، محبوب می شود. دنیای ما تا این حد دیوانه است. رئیس جمهور آمریکا ترامپ این را به یاد خواهد سپرد – وما پشیمان خواهیم شد.

از یاکوب آوگ اِشتاین/ژورنالیست آلمانی

تا همین چند روزِپیش دونالد ترامپ برای نیمی ازبشریت، مسخرۀ پریشان درکاخ سفید بود. حالا به یکباره مورد پذیرش جماعتِ به اصطلاح لیبرال قرار گرفته است. چرا؟ چون بمب انداخته است. اگر ترامپ با هوش باشد از این ماجرا درس می آموزد – و بمب های بیشتری می اندازد. دراین صورت دیگر درآینده، نَه مفسران ما و نه سیاستمداران ما نباید تعجب کنند که دنیا هرچه بیشتربه کام جنگ بغلطد.

دراصل اینها باعث می شوند که هنوز جنگ وجود داشته باشد، جنگی که از آدم مرد می سازد.

آیا این اکنون آشتی بزرگ است؟ به واقع اینگونه می نماید که دونالد ترامپ و به اصطلاح لیبرال ها، شروع به درک همدیگر کرده اند. فقط به 59 "تام هاک" نیاز بود – یک سلاح لعنتی از زرادخانۀ بی پایان سلاح های لعنتی آمریکا – و حتی تندترین منتقدان ترامپ دیگر نتوانستند جلوی شور-و- شوق خود را بگیرند.

اشپیگل می ستاید: " دونالد ترامپ کار درست را انجام داد." زود دویچه سایتونگ به یکباره اعلام می کند باید " دست کم اذعان کنیم که غریزۀ ترامپ درست عمل می کند." و " نیویورک تایمز" از ترامپ بابت حمله اش به سوریه تحسین می کند. این روزنامه نوشت " قلب ترامپ اول آمد" که البته بعد عنوانش را تغییرداد. به تعیبر نیویورک تایمز این اقدام " تحولی در ریاست جمهوری ترامپ" است. برای یادآوری: این همان " نیویورک تایمزی" است که برای ترامپ معادل خبرهای جعلی بود: " خبرهای جعلیِ اِن وای تی، خیلی ناراحت کننده!"
این درحالی است که بمباران سوریه از نظرنظامی بی معناست. و ازنظرحقوقی این حمله، خیلی ساده جنایت است. بمباران، فقط سیاسی کاری بود.

اینکه جنگ ادامۀ سیاست با ابزارِدیگراست، تعریفی قدیمی ازجنگ بود که گمان می داشتیم پشت سرش گذاشته ایم. اشتباه می کردیم.

جنگ تهاجی از نظر حقوق بین الملل مذموم است – واین حملۀ هوایی چیز دیگری نبود. اما حقوق بین الملل مدتهاست مرده است. خواستم تجدید خاطرۀ غمباری از روزهای گذشته کنم که ارزش داشت امید وار باشیم که به جهان، طبقِ موازین حقوقی وعقلی نظم دهیم.

اما دنیا یک جنگل است و به جای قدرتِ قانون، حق قدرتمندان صادق است. پکن در دریای چین جنوبی هیچ ارزشی برای حقوق بین الملل قائل نیست، روسیه در کریمه و اسرائیل در نوارباختریِ رود اردن. اکنون آمریکا درسوریه. غرب، شرق، فرقی نمی کند، به جای قانون، دلبخواهی حاکم است. مقرراتی که فقط باید دیگران آنها را رعایت کنند، مقررات نیستند.

اما همۀ اینها دیگر برای وزیردفاع آلمان اورزولا فُن دِر لایِن مهم نیست که حملۀ ترامپ را درتلویزیون " درست" خواند.

درتوانایی ارتش سوریه، بمب های آمریکایی هیچ تغییری ایجاد نکردند. این هدف هم نبود.

مسئله سریک پیام بود، یک نماد. عالِم علوم سیاسی میشائِل وُلفزُون حمله را " کوبیدن با هدف سیاسی" نامید. پیامی به روس ها و چینی ها بود. ما هم هنوز هستیم! ترفندی در جنگ قدرتی که درکاخ سفید بین جناح های مختلف ِ نورچشمی ها برسر سیاست آیندۀ این دورۀ ریاست جمهوری درجریان است.

وزیر امورخارجۀ آلمان زیگمار گابریل نیز حملۀ آمریکا را " قابل درک" نامید. به گفتۀ وی دیگر تحمل پذیرنبود که " مجبور باشیم نظاره کنیم که شورای امنیت سازمان ملل نمی تواند قاطع وآشکار به استفادۀ وحشیانه از سلاح های شیمیایی علیه مردم بیگناه در سوریه واکنش نشان دهد." این حرف خیلی معنا داشت.

زیرا ظاهراً همدردی نیز میل و خواسته ای است که هروقت تحریک شود فشار می آورد که خالی شود. همدردی ما از تصاویرِ کودکانِ جان باخته تحریک شد، به گونه ای که دیگر نمی شد جلوی این خواستۀ درونی را بگیریم. این جنگ باعث تحریک زیادی می شود که دنبال ارضای خود است. بعد گفته می شود: " آخرباید کاری صورت داد." یک جملۀ به اصطلاح خاص سیاسی است.

ترامپ، سیاستمداری که احساسی عمل می کند، این را درک کرد. غریزه اش است.

می دانست ما نیز می خواهیم شلیک کنیم ، موشک هایمان را شلیک کنیم، از انفجارهایمان لذت ببریم. 59 " تام هاک" ، 59 بار وجدان های خوب ارضا شد.

ترامپ چیزی را که می خواهیم به ما داد. وما به او. ازاین بابت پشیمان خواهیم شد. اینگونه افراد هرکاری می کنند تا اطرافیان به آنها احترام بگذارند. اگر توجه کنیم ترامپ تا حد برای بمب هایش روی سوریه احترام دید می توانیم انتظار داشته باشیم که در آینده بمب های بیشتری خواهد انداخت.

به این ترتیب یک مزیت که شاید ریاست
جمهوری این آدم می توانست داشته باشد – اینکه آمریکا دست بردارد که جهان را با حضور نظامیش به یک جای غیرامن تبدیل کند – اکنون از بین رفته است.
منبع:اشپیگل

@dachstudien
🇪🇺🇩🇪🇨🇭🇦🇹
کانال تخصصی مطالعات آلمان و اروپا