داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ از جشن تولد تا جشن اولین آروغ. میثم ابراهیمنژاد بازرگانی | بی قانون
✅ از جشن تولد تا جشن اولین آروغ
میثم ابراهیمنژاد بازرگانی | بی قانون
@bighanooon
@DastanBighanoon
در ایران جشن گرفتن برای سالگرد تولد تاریخ پر فراز و نشیبی داشته است. آنطور که از صحبتهای پدران و پدربزرگان ما میتوان فهمید، برای متولدین دهه ۴۰ و قبل از آن نه تنها جشن تولد مفهوم کاملا بیمعنایی بوده است، بلکه آن زمان اعتقاد داشتند که همینکه بچه را به دنیا آوردهایم و میدانیم از اصغر بزرگتر است و از کبری کوچکتر، از سرش هم زیاد است! تازه هر ازگاهی پدر برای ابراز علاقه با کمربند بچه را سیاه و کبود میکرد تا بچه دچار کمبود محبت نشود. بنابراین جشن تولد اصلا معنایی نداشت. فرض کنید که حتی اگر یک خانواده میخواست برای فرزندانش تولد بگیرد، آنقدر تعداد بچهها زیاد بود که شیر تو شیر میشد و همه بچهها نوبتی شمع فوت میکردند. از طرفی شما اگر پروندههای متولدین قبل از سال ۵۰ را در ثبت احوال بررسی کنید، خواهید دید که به دلیل دریافت فلهای شناسنامه، در آن سالها کلا همه یا در اول فروردین متولد شدند یا ۲۶ شهریور یا ۳۰ آذر (البته به دلیل مشغله شب عید آذریها تعدادشان کم است!)؛ پس بدبختانه روز تولد هم مشخص نبود!
در سالهای بعد اوضاع بهتر شد. خانوادهها در طول عمر کودک یکی دو بار جمع میشدند و برای بچه یک کیک میگرفتند و او را به زور جلوی کیک مینشاندند. در حالیکه قیافه بچه از شدت ترس قرمز و شبیه ترامپ میشد، مجبورش میکردند که شمع دراز سفید نیم متری که داخل کیک فرو کرده بودند را فوت کند و یک عکس از این لحظه هیجان انگیز بگیرند. به همین دلیل است که تمام دهه شصتیها و هفتادیها یک عکس از جشن تولدشان دارند که مادرشان کله کبود شده بچه را به زور سمت دوربین گرفته است (بنده خودم 10 تا عکس همین شکلی دارم و فقط میزان کبودی در آنها متفاوت است)! در ادامه بچه را میدادند دست پدر یا داییاش تا او را ببرند بیرون و سرگرمش کنند. بعدش هم مادر بچه خودش همان کیک را میبرید و با شربتی چیزی به خورد ملت میدادند.
در نهایت هم در حالیکه بچه خواب بود، کادوهای لاکچری را که عموما شامل پتوی پلنگی، سرویس قاشق و چنگال، دیس برنج و اینجور چیزها بود جمعآوری میکردند!
اما این روزها نه تنها برای تولد بچه پارتی و مهمانیهای آنچنانی با حضور دیجیها و خوانندگان مطرح کشور برپا میکنند، بلکه اولین کارهای بچهها هم همراه با جشن برگزار میشود. به مناسبت در آوردن اولین دندان، اولین استخراج مواد دفع شده توسط کودک، اولین آروغ، اولین دل درد، اولین یبوست، دومین بالا آوردن(اولیش سریعه و فرصت برگزاری جشن مفصل نیست و در حد یک دورهمی ساده و پلی کردن آهنگ حامد همایون برگزار میشه!) و خلاصه اینجور اولینها، مراسماتی در حد عروسی شاهزاده انگلیس برگزار میشود!! لبته طبق معمول در اینگونه مراسمات از آنجا که حضور بچه دست و پا گیر است طفل معصوم را اصلا در مراسم نمیآورند و نامبرده در کنار پرستار مخصوصش یک جای دیگر در حال انجام دادن دومینهایش است! تازه جدیدا جشن تعیین جنسیت هم میگیرند و پدر بچه از اینکه میخواهد بداند نتیجه زحماتش دختر است یا پسر در پوست خود نمیگنجد و سعی میکند در پوست مهمانان بگنجد! در این مورد خاص حضور فیزیکی بچه در عالم هستی همان یه ذره بادی است که داخل بادکنک آبی یا صورتی است! تعیین جنسیت؟؟ بیخیال بابا، مهم این است که آدمیزاد جنسش بنجل نباشد!
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@bighanooon
@DastanBighanoon