داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ ول کن تا ول کنم. محمد زندیه | بی قانون
✅ ول کن تا ول کنم
محمد زندیه | بی قانون
@bighanooon
سوم دبیرستان، با بهترین دوستم داشتیم تو خیابون راه میرفتیم. به حرفهاش گوش میدادم و میخندیدم. همون لحظه، با یه انسانِ فوقالعاده بیشخصیت که داشت از روبهرو میومد، چشم تو چشم شدم. طرف دچار سوءتفاهم شد. اومد جلو. خیلی عصبانی گفت: «به چی میخندی؟ عمهات رو مسخره کن». بهترین دوستم فرار کرد. گفتم: «به تو چه حیوان؟ به حرف دوستم میخندیدم. خودت عمهام رو مسخره کن». یه سیلی زد زیر گوشم. خمش کردم. یه دونه با آرنج زدم تو بصلالنخاعش. پیادهرو پر شد از آدم. منتظر بودم بیان جدا کنن. ولی نامردها هیچ کدومشون نمیومدن جلو. یه سری گوشیهاشون رو درآورده بودن. یه سری دیگه هم با تشویقهاشون پیادهرو رو به غوغاکدهای تبدیل کردن.
زل زدم تو چشمهای طرف. برای یه زیرگیری اقدام کردم. با دستان پرتوانش مواجه شدم. تو یه کش و قوس، گردنش رو گرفتم زیر بغلم. فشار دادم. داد زد. سرود پیروزی کمکم داشت تو ذهنم play میشد: «خدا بهت عزت بده، نازنین پهلواا...» که یهو از همون زیر، دستاش رو آورد بالا و چنگ انداخت تو موهام. محکم کشید. جیغ زدم. چند ثانیه تو همون حالت بودیم. نه اون موهام رو ول میکرد. نه من گردنش رو. گفت: «داداش اینا چرا نمیان جلو جدا کنن؟ خودمون بیخیال شیم چی؟». گفتم: «حله. ول کن تا ول کنم». ول کرد. بدنش رو شل کرد. ول نکردم. گردنش رو فشار دادم. دو تا دیگه با مشت زدم کف کلهاش و فرار کردم.
از فرداش ترسِ این رو داشتم که دوباره باهاش روبهرو بشم. نمیدونستم باید چیکار کنم. میتونستم جراحی پلاستیک کنم که مثلا دیگه شناخته نشم. اما پدرم از قبل بهم گفتهبود که «تا ٢٠سالگی اگر دست به سبیلات هم بزنی، اسمت رو از شناسنامهام درمیارم». یا اینکه میتونستم خودم برم از طرف عذرخواهی کنم که: «شرمنده داداش. آخرش حواسم نبود، مشتم خورد کف کلهات». این هم نشد. چون هیچ آدرسی ازش نداشتم.
نزدیک 10 سال از این حادثه گذشته و من هنوز هم که هنوزه با ترس تو محلهمون راه میرم.
نتایج اخلاقی این داستان:
١. موقعی که تو خیابون دارید راه میرید، نخندید. اصلا خنده نداره خدایی.
2. اگر دارید راه میرید و میخندید، تو چشمهای کسی نگاه نکنید.
٣. اگر تو چشمهای طرف نگاه کردید و خندیدید، اومد به عمهتون فحش داد، ازش تشکر کنید. روی ماهش رو ببوسید که کدورتها برطرف بشه و خداحافظی کنید.
۴. اگر دعوا شد و به طرف گفتید: «ول کن»، ول کرد، شما هم کوتاه بیاید و ول کنید. وگرنه ادامه زندگیتون رو باید با ترس سپری کنید.
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@Dastanbighanoon