داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ تقدیم به مخاطب خاص «بیقانون». شهاب پاکنگر | بی قانون
✅ تقدیم به مخاطب خاص «بیقانون»
شهاب پاکنگر | بی قانون
@bighanooon
@DastanBighanoon
الان از خود کارگران معدن کشورمون هم بپرسین، میگن سختترین کار دنیا طنز نویسی تو ایرانه. البته اینکه اقتصاد تعطیله و اونا الان بیکارن هم توی جوابشون موثره. فکر کن صبح از خواب بیدار میشی و باید یه مطلب طنز بنویسی. اخبار رو زیرورو میکنی که سوژه پیدا کنی. یهدفعه میبینی فقط زیر لبت داری یاد و خاطره بستگان یه سری افراد رو زنده میکنی. بعدِ دو ساعت کلنجار رفتن بالاخره یه سوژه پیدا میکنی و شروع میکنی به نوشتن. چند خط که تایپ کردی میبینی همون زنده کردن یاد و خاطره بستگان رو مکتوب کردی. مجبور میشی همه رو پاک کنی و از اول بنویسی. بهزور یهسری شوخی و گلنمکبازی توش میچپونی که شاید خندهدار بشه و وقتی مطلب تموم شد برای روزنامه میفرستی.
اگه از خود طنزنویسها بپرسی سختترین کار دنیا چیه، اونا میگن بچههایی که باید ممیزی مطالب طنز رو انجام بدن. اونا مطالب رو میگیرن، میخونن و بعد میبینن اگه قرار بود جای آدمی باشن که ذهنش مریضه، به چی گیر میداد و همون رو حذف میکنن. مثلا من هیچوقت فکر نمیکردم که از گیلاس کیلویی سی هزار تومن بشه یه مفهوم خط قرمزی درآورد. ولی دوستان درآوردن و خیلی شفاف هم برام توضیح دادن که میشه چه برداشتهایی از گیلاس کرد. منم از اینکه انقدر آدم بیشعور و بیادبی هستم از خودم خجالت کشیدم.
اگه از بچههای ممیزی مطالب طنز، بپرسی سختترین کار دنیا چیه، میگن اونایی که این مطالب رو باید تو اینستاگرام منتشر کنن. اونا باید مطلب رو تو فضای مجازی بذارن و مثل جغد مواظب باشن که هرکس اومد زیرش فحش داد پاک کنن.
بعد که همه اینکارها انجام شد، میای میبینی یه نفر کامنت گذاشته «کم جون بود! چطور به خودت میگی نویسنده؟».
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@bighanooon
@DastanBighanoon