داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ داستان مردی که مینالید. مهدیسا صفریخواه | بی قانون.. ژست آزاردهنده عجیبی داره
✅ داستان مردی که مینالید
مهدیسا صفریخواه | بی قانون
@bighanooon
@DastanBighanoon
یه ژست آزاردهنده عجیبی داره. همیشه در حال غر زدنه حتی اگه در موقعیت دن بیلزریان میلیونر باشه هم یهجوری بهت القا میکنه که انگار تو موقعیت میلیونر زاغهنشین قرار گرفته. اصولاً هر موقعیتی رو میتونه بهت کوفت کنه. همین چندوقت پیش بهم زنگ زد و یهجوری از اوضاع اقتصادی نالید که بهش قول دادم یه گلریزون براش بگیریم تا بیشتر از این بهش فشار نیاد، دو هفته بعد بلیت دوردنیا در 80 روزش دستش بود. اون حتی زیر برج ایفل هم ناله بود اونم در حالیکه خیلی خلاقانه سروته برج رو بین دو انگشتش تو عکس جا داده بود. جرات نمیکردی از بدبختیهات براش بگی چون اون اجازه نمیداد هیچکسی در دنیا حس کنه که از اون بدبختتره. وقتی تو رم پیتزا میخورد هم از اینکه نون پنیر گوجه رو بهجای پیتزا بهش انداختن احساس بدبختی میکرد. حاضر نبود برای یه دقیقه هم این ژست سس ناله را کنار بذاره و چیزهایی که داره رو ببینه. سر کار هم یهجوری ادای بدبختها رو درمیآورد که انگار گفتن جمله «زیرساختهاش فراهم نیس باشه برای بعد» کار خیلی سختیه. از اون همسرها بود که وقتی بهش میگفتی 200 تومن بده، جفت جیبهای شلوارش رو میکشید بیرون و میگفت ببین ندارم، در گام دوم سوم فریاد میزد والا ندارم، بهپیر به پیغمبر ندارم. همینجوری قسم میخورد و بعد کتش رو یه گوشه پرت میکرد و سند ویلای لواسون که تازه خریدهبود از گوشه کتش بهت چشمک میزد. تازه نمیدونستی تو جیب عقبش سند دو تا دکل نفتیه. خود نویسنده هم تا آخر ماجرا امیدوار بود که یه جوری اوضاع راست و ریس بشه. حتی یهبار بهش پیشنهاد داد که برن پیش روانشناس و کمی حرف بزنن. روانشناس بعد از شنیدن حرفهای مرد تو یکی از گروههای زیر زمینی بازی نهنگ آبی عضو میشه و خودش رو از بالای پل میکوبه وسط اتوبان. روانشناسش معتقد بود لابد یهچیزی میدونه که همچین میکنه وقتی این ناله است ما معمولیها که تکلیفمون از قبل مشخصه. خدابیامرز روانشناسش بعد از آشنایی با اون دوبار برای خودش فلوکستین تجویز کردهبود اما هر دو بار خودش زیر نسخه خودش رو مهر نزدهبود و اولین پزشکی بود که میتونست بعدها شهردار هم بشه اما عمرش کفاف نداد. بعد از خودکشی روانشناس همه ازش قطع امید کردن. الان وقتی نالههاش رو شروع میکنه بقیه فقط همدردی میکنن. هیچ کس حوصله پیدا کرد پاردوکسها و تناقضات تو حرفهاش رو نداره. جمعهها یه دور میبرنش هایپر برای خرید خونه تا بیشتر ناله کنه، غر بزنه و خودش رو تخلیه کنه. گاهی هم میره توچال درمانی. معتقده توچال و چاده چالوس خوراک ناله کردن وسط بلبشوی اقتصادیه. این اواخر بهجای کت شلوار لنگ تنش کرد تا اوج نالهاش را به دنیا ثابت کنه اما سر چراغ قرمز ماشینش رو خوابوندن و خودش رو هم اعمال قانون کردن. بچههاش تصمیم گرفتن بهجای تلگرام براش سروش نصب کنن تا حالش بهتر بشه، یه مدتی خوب بود اما وقتی موج مهاجرت به تلگرام از سروش دوباره شروع شد بیماریش عود کرد. الان تنها تفریحش اینه که پورشه ۲۰۱۷ رو تو پارکینگ خونه فرمانیه میذاره و صبح به صبح مسواک نزده تو مترو کنارمون مینشینه و ناله میکنه. وقتی نمیشناسیش باورش میکنی تا یه هفته شارژه. روانشناسش قراره از این روش برای درمان بومی بعضیها تو کابینه هم استفاده کنن! کسی هم یه درصد شک نمیکنه که این نالهها الکی و تفننیه.
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@bighanooon
@DastanBighanoon