داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ داستانهای باورنکردنی: مرد آهنخوار. حسام حیدری | بی قانون
✅ داستانهای باورنکردنی: مرد آهنخوار
حسام حیدری | بی قانون
@bighanooon
داستان این هفته در مورد زندگی عجیب فردی به نام مایکل لوتیتو است که از قدرت ماورایی برخوردار بود. طبق شنیدهها، معده مایکل توانایی هضم همه نوع اجسام غیرقابل هضم را داشت و او میتوانست آهن، پلاستیک، چوب، شیشه و حتی کباب کوبیدههای جاده هراز را ببلعد. او به خوردن چرخ ماشین، کیف سامسونت، میل پرده و جورابهای نانو (پنج فروش مغازه، فقط هزار تومن) علاقه بیشتری داشت و معمولا پس از خوردن آنها از شرکت تولید کننده تشکر میکرد.
اگرچه هیچ کس آهنخواری مایکل را از نزدیک ندیده است اما یکی از دوستانش که در جریان زندگی خصوصی او قرار داشت؛ ضمن تايید این شایعات میگوید: «او در خوردن غذا، وسواسهای خاص خودش رو داشت. هیچ وقت بیل و کلنگ فست فودی نمیخورد و همیشه میگفت هیچی درِ یخچال خونه خود آدم نمیشه».
پژوهشگرانی که زندگی مایکل را مورد بررسی قرار دادهاند معتقدند او در طول عمر 50 ساله خود، در حدود 9 تن آهن شامل 18 دوچرخه، 15 سبد خرید سوپر مارکت، 10 پراید وانت، پنج تلویزیون، سه پله برقی و دو سر در دانشگاه را بلعیده است. شنیدهها حاکی از آن است که علاقه و اشتهای او به خوردن تلویزیون بعد از شنیدن اخبار20 و 30 به شدت افزایش پیدا میکرده.
بزرگترین چیزی که مایکل در طول عمرش خورد یک فروند هواپیمای ایرباس ای380 بود که در یک نوبت نهار و همراه با سبزی خوردن تازه و ماست موسیر توسط او میل شد. این واقعه هیچ وقت به اخبار رسمی راه پیدا نکرد اما برخی از افرادی که در آن روز در فرودگاه حضور داشتهاند، میگویند: مایکل اول پیشبند زد و بعد خوردن هوایپما را از دماغه و قسمتهای پرگوشتتر آن شروع کرد. او به صورت عجیبی از خوردن بالهای هواپیما که زعفرانی و خوشمزه به نظر میرسیدند، امتناع میکرد و وقتی ازش سوال کردیم، گفت: «اینا رو میذارم آخر بخورم که مزهاش از دهنم نره».
این شاهدان عینی همچنین میگویند: هواپیما تقریبا نصف شده بود که چند نفر به سمت مایکل دویدند تا از خورده شدن هواپیما جلوگیری کنند. یکی از آنها که به سر و کلهاش میکوبید، میگفت: «نکن داداش... به خدا هنوز قسطاش رو ندادیم».
دکتر فرانچسکو توتی (معده شناس و از دوستان پروفسور سمیعی) که تحقیقات بسیاری را در مورد سیستم گوارشی مایکل انجام داده است؛ پس از شنیدن این خاطره، میگوید: «وا ... راست میگی؟ به حق چیزهای ندیده و نشنیده». مادر مایکل نیز در مصاحبه مفصلی که با خبرگزاری دویچه وله آلمان داشته؛ در مورد عادات غذایی پسرش میگوید: «اون خیلی به میخ سرخ کرده علاقه داشت ولی هیچ وقت قبل از اینکه سفره بندازیم؛ نمیومد ناخونک بزنه و من باید اینرو بگم که بچههای این دوره زمونه درس بگیرن». او در ادامه با ذکر خاطراتی از غذا خوردن مایکل میگوید: «پسرم الهی قربونش برم خیلی حرمت سفره رو نگه میداشت. هیچ وقت وسط غذا با صدای بلند بادگلو نمیزد و این کار رو آخر غذا انجام میداد که تمرکز بیشتری داشت».
اگرچه برخی معتقدند که زندگی مایکل لوتیتو جالب و هیجانانگیز بوده است اما بررسی دقیق خاطرات او نشان میدهد که او از این مدل زندگی راضی نبوده و بیشتر عمرش را در افسردگی و ناراحتی به سر برده است. او که در طول دوران تحصیل منزوی و گوشهگیر بود، از مسخره شدن توسط همکلاسیهایش در مدرسه شکایت داشته و میگفته بچهها تو مدرسه به او میگویند: «نخوری ما رو بچه خفن».
آیا این ماجرا واقعی است؟
آیا مایکل واقعا آهنخوار بوده است؟ پس چرا هیچ وقت چاق نمیشده است؟
آیا فقط من شانس ندارم؟ آب هم میخورم چاق میشم.
این سوالاتی است که هیچ وقت به آنها پاسخ داده نشد.
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@bighanooon