✅ ‌مشروطه شکل عقلانی دولت.. ✍ گ. و

✅ #سلطنت‌مشروطه شکل عقلانی دولت

✍ گ.و.فریدریش هگل

♻️ اندیشه‌سیاسی

🔶 بنابر آنچه که از خطوط اساسی فلسفه حق برمی‌آید، هگل یگانه شکل عقلانی دولت را " #سلطنت‌مشروطه " قلمداد می‌کند.

🔶 وانگهی، او همسو با دیدگاه لیبرال‌ها و اصلاح‌گران پروس که کوشش می‌کردند رژیم قدیم را از بالا اصلاح کنند تا با جریان‌های انقلابی عصر همسو شود سازگار است.

🔶 هم‌چنین به نظر می‌رسد که طرفداران سلطنت مشروطه در مقابل سلطنت مطلق_ که تلاش می‌کردند پادشاه را از قید قانون رها کنند ولی در عین حال اراده قانون را به او واگذار کنند_ ناظر بر قرار دادن اراده شاه در حدود قانون بود.

🔶 به این ترتیب، هگل، یگانه شکل عقلانی دولت را سلطنت‌مشروطه تلقی می‌کند که فقط از مجرای آن حقوق‌فرد تامین می‌شود. از سویی به نظر می‌رسد که هگل از این مسئله هراس داشت که دموکراسی افراطی و قدرت نامحدود اراده مردم، حق بنیادین همگان را به رسمیت نشناسد.

🔶 به این ترتیب در نمودار زیر می‌توان قوای سلطنت مشروطه را از این نظرگاه نگریست:

✅ سلطنت مشروطه:

۱. پادشاه

۲. اشراف سالاری

۳. مردم سالاری

✅ قوای سلطنت مشروطه:

۱. قوه حاکم: تنفیذ صوری قانون= فرد=شاه

۲. قوه مجریه: اجرای قانون= چند فرد=اشراف

۳. قوه مقننه: وضع قانون= افراد فراوان=مردم

🔶 با نگاهی به این تقسیم هگل می‌توان دریافت که قوای سلطنت مشروطه ناظر بر خود سلطنت است. به این ترتیب در جایی که ایده دولت بر بنیاد آزادی استوار شده باشد سلطنت مشروطه بیش از هر نظام دیگری آزادی را تامین می‌کند و به این ترتیب:《ضروری است که سلطنت مشروطه عالی‌ترین شکل و واقعیت‌یافتگی دولت باشد》

منابع: بیزر، خطوط اساسی فلسفه حق. دولت صفحه ۲۹۳ به بعد.

https://t.me/denkenfurdenken