📍نظریه وحدت در دفاع از سلطنت📍.. 📍تاریخی📍

📍نظریه وحدت در دفاع از سلطنت📍

📍تاریخی📍

💠 در دهه هایی که مبانی جنبش مشروطه خواهی فراهم می شد، بحران و گسل ژرفی در ارکان نظام سلطنتی ایران ایجاد شده بود. به عبارت دیگر دربار تهران تا آن زمان بر اساس مفاهیم سنتی اداره می شد و این سنت دیری بود که قوت و قدرت خود را از دست داده بود. در این میان کسانی بودند که علی رغم این شکاف جدی میان "مفاهیم و واقعیت" از نظام سلطنتی دفاع می کردند. میرزا حسین فراهانی که یکی از طرفداران نظام سلطنت مستقل بود، بر این عقیده بود که اساس عالم بر وحدت استوار است و خداوند یک پیامبر واحد با کتاب واحد برای قوم واحد فرستاده است. از این روی او با این استدلال، این قاعده فلسفی را در باب امر سلطنت هم جاری می داند. یعنی باید یک سلطان واحد بر مردم حکمرانی کند و تمام این کثرت ها به یک امر واحد منتهی شود.

💠 این در حالی است که اندیشه سیاسی جدید، تمام وجود حکمرانی را ناشی از اراده مردم می داند. بنابراین اگر گفته می شود که تحول نظام های فلسفی در ابعاد گوناگون دگردیسی ایجاد می کند، به این معنا است که مضمون مفاهیم، باید این قدرت را داشته باشد که ضرباهنگ خود را با امر واقع حفظ کند. مساله ای که در عصر ناصری یکسره معنای خود را از دست داده بود.

🌐 تحلیل بخشی از تاملی درباره ایران. جواد طباطبایی.

@MinervaEule1776

https://t.me/denkenfurdenken