📍توصیفی گویا از ژرفای پتیارگی در دربار ایران عصر مظفری📍

📍توصیفی گویا از ژرفای پتیارگی در دربار ایران عصر مظفری📍

⚖ تاریخی/ حتما بخوانید/ اوج عدالت در عصر مظفری⚖🔻🔻🔻

🌐 مظفرالدین شاه قاجار با تباهی اخلاقی که داشت به مقدس مآبی جلوه می کرد و ظاهر خود را با شرع مطابقت می داد. احتشام السلطنه در این باب می نویسد: "قرآن های نفیس را به بهانه این که در خزانه حبس نباشد به دستور شاه از کتابخانه بیرون آوردند و همه آنها ناپدید شد. همین پادشاه جم جاه انواع فسق و فجور و اعمال ناشایست و منکرات و مناهی را انجام می داد که شایسته هیچ مهتر و قاطرچی هم نبود. اما در پایان و در طلب بخشش لختی گریه می کرد و فرمان احضار سید بحرینی و یا پسر او را می داد تا برایش حدیث کساء و دیگر ادعیه و اوراد را بخوانند.

🌐 به نظر می رسد که ممالک محروسه در فقدان اندیشه ای کارساز عرصه نابسامانی بوده است و در واقع وزارت خانه ها که بخشی از دربار ایران بوده به نوعی ادامه دهنده این فساد به شمار می آمده است. میرزا محمود خان احتشام السلطنه در این باره و در باب کارمندان دولتی آن دوره می افزاید:

🌐 جماعتی به موجب فرامین همایون عالیجاه و به موجب یک دست خط، جزوی از وزارت خانه شده بودند و همه روزه از "صبح تا عصر در اطاق ها می لولیدند". و سپس در ادامه می گوید: همان کارمندان نه کاری داشتند و نه خدمتی به آنها ارجاع می شد و نه محلی برای آنان خالی بود. بلکه تا نیمروز در تالاری جمع می شدند و پس از صرف ناهار که از نفقه دولت به آنان داده می شد متفرق می شدند...

🌐 چه شرایطی بهتر از این می توانست برای آن کارمندان وجود داشته باشد؟ در این شرایط اموال بیت المال در راهی مصرف می شد که هیچ محلی برای آن وجود نداشت. به نظر می رسد اصطلاح "در اتاق ها می لولیدند بدون اینکه خدمتی به آنها محول شود"، نشان دهنده اوج بی لیاقتی مدیران عصر مظفری و نشان دهنده ژرفای فساد و تباهی و پتیارگی و فدا شدن مصلحت کلی بر پای اشخاصی بوده است که فقط از شخص همایون مظفرالدین شاه دست خط داشته اند و البته روحیه مظفرالدین شاه بنابر روایت خواهرش بسیار کودکانه تر از آن بود که بتواند معنای " #فقدان_اساس" را درک کند...

💎 تاملی درباره ایران/سیدجواد طباطبایی/ خاطرات اعتماد السلطنه صفحه ۲۶۸ به بعد.

💠 تابع قوانین جاری کشور

@MinervaEule1776

https://t.me/denkenfurdenken