🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علمسیاست و علمحقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken
💎 جدال قدیم و جدید.. 🔆 تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا.. ✍ جواد طباطبایی
💎 جدال قدیم و جدید
🔆 تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا
✍ جواد طباطبایی
🔆 لازم به ذکر است که این مطلب را با توجه به آنچه که در پس ذهن داشتم، نوشتهام و با مطالعه تدریجی و دقت بیشتر آن را کاملتر خواهم کرد.
🔶 بدون شک درک و دریافت تاریخ اندیشه «به نحو عام» و «تاریخ اندیشه سیاسی جدید» به نحو خاص و نیز درک و دریافت نسبت میان «سنت» و «مدرنیته» بدون رجوع به مبانی و شناسایی محل نزاع «متأخرین» بر مبنای «قدما» ممکن نیست. تا کنون رسم و عادت جاری بر این بوده است که بحث از سنت و مدرنیته و نسبت میان آنها، بدون رجوع به این مبانی مورد التفات باشد.
🔶 اما با اجتهاد و کوشش در درک مفاهیم و به خصوص مفهوم ستبر «سنت» میتوان دریافت که بحث از اندیشه سیاسی جدید بدون درکی از مفهوم سنت ممکن نیست. اگرچه سنت در تداول نخستین آن به قول و فعل و مصائب عیسی مسیح در حیات ناسوتی او اطلاق میشد، اما با تحولی که در این مفهوم صورت گرفته بود و به خصوص با کوششهای اهل کلیسا، سنت در حدود همان کلیسا باز تعریف شده بود.
🔶 از همین روی، از سویدیگر، کوششهای نماینده جنبش اصلاح دینی اگرچه سنتهای کلیسایی را «سنتهایشیطانی» تلقی میکرد، اما به هر روی با شورای ترندو، سنت بار دیگر در همان حدود الهیات رسمی کلیسا تثبیت شد.
🔶 اما با آغاز سده شانزدهم در اروپا، دگرگونیهای ژرفی در تمامی ساختارها ایجاد شده بود که هیچ کس نمیتوانست از موسم آن در امان بماند. وانگهی؛ با فرنسیس بیکن و رنه دکارت که ابتدا، اگرچه نظریههای روششناسی آنها همچون دیباچهای بر نظامهای فلسفی آنها بود، اما در عین حال بحث از نسبت میان «قدما و متاخرین» از آنها غایب نبود وجهی از جدال شکل گرفت
🔶 فرنسیس بیکن با نقادی سنت قدما که در سدههای میانه تاریخ اروپا، به تدریج به مانع معرفتی مهمی در تجدید نظر در مبانی تبدیل شده بود به شناسایی این موانع شناخت راستین همت گماشت و نشان داد که «مطالعه افراطی زبانهای باستان و نوشتههای قدما» اولین مانع مهم در راه تجدید نظر در مبانی است.
🔶 از سویی دیگر، مارتین لوتر که بنا بر تعبیر بیکن، در ابتدا در برابر «اسقف رم وسنت تباه کلیسا» مردی تنها بود، با فراخواندن نوشتههای نخستین سدههای دوره عیسوی و قدما در پی این بود که ائتلافی علیه زمان حال به وجود آورد. اما از پیآمدهای عمده این التفات به قدما و نوشتههای باستان، بخشی از دانش بشری مورد غفلت قرار گرفت و البته این توجه بیرویه به لغتبازیها باعث شد که «واژگان جای واقعیت را بگیرند».
🔶 این از نظر بیکن تنها بیماری نبود؛ بلکه از نظر او اگر «موضوعهای پوچ» در قالب «واژگان پوچ» ریخته میشد فقط به دانشی مظنون ومشکوک ختم میشد. وانگهی؛ بیکن، با اشاره به کلام پولس که:«در قلمرو کلمات از بدعتهای کفرآمیز و در دانشی که به غلط علم خوانده شده است، از امور خلافی اجتناب کن» نشان میدهد که بالعکس با این ظن و شک که نتیجهاش کلمات پوچی بود که موضوع های پوچ در قالب آنها ریخته شده بود، واژگان عجیب و انعطاف ناپذیری در مواضع شکل گرفت، که به ضرورت امور خلافی را وارد میکرد_خواننده باید در اینجا به ابلار و حل مسائل خلافی در سده دوازدهم گوشه چشمی داشته باشد_ و این به جدالهای حوزوی سدههای میانه ختم شده بود که خود یکی از موانع شناخت راستین به شمار میآمد.
🔶 مخاطب تیز بین، اکنون در مییابد که مفهوم نزاع و «تحریر محل نزاع» در مناقشه متأخرین بر مبنای قدما به چه معنا است و زمانی که از تأسیس اندیشه جدید سخن به میان میآید این قید «جدید» ناظر بر چیست؟! این در حالی است که با شناخت سنت در سدههای نخستین تا قرن ۱۵ که وجه دیگری از جدال با قدما در جریان بود میتوان وجه دیگری از جدال بر مبانی سنت را رونمایی کرد.
🔶 به نظر من، جواد طباطبایی با ارائه کدهایی که در سطر به سطر اثرش نهفته است، خواننده تیزبین را به سوی چند مسئله هدایت میکند:« اول برای فهم نوشتههای پدران کلیسا راهی جز آموختن زبان لاتین باقی نمیماند که در دستور کار من نیز قرار گرفته است»، دیگر اینکه:«برای فهم اندیشه سیاسی جدید راهی جز رجوع به مبانی و سنت قدمایی و در پیوند با تاریخ اندیشه وجود ندارد چراکه هر تحلیلی از تاریخ اروپا بدون رجوع به مفهوم سنت و مبانی، محتوم به فهمی #سطحی و #سخیف از مدرنیته است» و سوم این که برای فهم «مدرنیته»، شناسایی محل نزاع متأخرین بر قدما بسیار اساسی است.
✍ تقریر و تحلیل از بهروز زواریان.
⏱ مدت زمان دقیق مطالعه: ۱۵ دقیقه.
📚طباطبایی، جواد، تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا، جلد نخست: جدال قدیم و جدید در الهیات و سیاسات، از نوزایش تا انقلاب فرانسه. نشر مینوی خرد.
@MinervaEule1776
https://t.me/denkenfurdenken