🔆 امروز، توجه به مرگ سقراط، یادآور اعدام «عقل» توسط «اکثریت» است. 🔆 باید از ایران دفاع کرد، به نام یا به ننگ«جواد طباطبایی».🇮🇷 🔆 درباره تاریخ، فلسفه، علمسیاست و علمحقوق. 🇮🇷: @MinervaEule1776 📚: https://t.me/denkenfurdenken
💢 نقداخلاقی قدرتسیاسی.. ✍ بهروززواریان
💢 نقداخلاقی قدرتسیاسی
✍ بهروززواریان
🔶 با نگاهی به کتاب "ادب قدرت و ادب عدالت" اثر دکتر عبدالکریمسروش، میتوان دریافت که ایشان علیرغم اینکه میکوشند تا نشان دهند که هر مقامی واجد ادبی است، اما اعلام موضع پیشین ایشان در قدرتسیاسی و در ساحت عمل و عدول از ساحت استقلال فکری با ورود در 《جریان شورای عالی انقلاب فرهنگی》نشان میدهد که ایشان از مبنایی که هرچند در ساحت امرسیاسی مفهومسازی نشده عدول کردهاند.
🔶 جالب توجه است که دکتر سروش، بدون توجه به مبانی اندیشه سیاسی جدید از 《نقد اخلاقی قدرت》 سخن به میان آورده، اما توضیح نمیدهد که چگونه میتوان به مبانی نقد اخلاقی قدرت ورود کرد.
🔶 در واقع به نظر میرسد که نقد اخلاقی قدرت به دلایلی چند واجد اعتبار نیست. دکتر سروش همواره به این مبنا بیتوجه است که با اعلام موضع در مناسبات قدرت، در قدرت با قدرت است_ و البته بهتر است گفته شود که در حاشیه قدرت است و به محض این که میخواهد استقلال از دست رفته خود را به دست آورد قدرتسیاسی او را از ساحت خود اخراج میکند چرا که دیگر نمیخواهد به الزامهای قدرت تن بدهد(دیهیمی، خشایار)_است.
🔶 وانگهی دکتر سروش به این مبنا بیتوجه است که سیاستمدار بر حسب نفع شخصی عمل میکند و هدف در قدرت، کسب قدرتسیاسی است و از اینروی ایدهئال اخلاقی نمیتواند در سپهر قدرتسیاسی واجد اعتبار باشد.
🔶 این استدلال که پیشتر توسط هگل مورد التفات قرار گرفته بود، نشان میداد که هگل به دنبال برجسته کردن این نکته بوده است که《تمامی کسانی را که میخواستند بگویند قدرتسیاسی باید چگونه باشد خوار کند》.
🔶 بنابراین دکترسروش، به عنوان روشنفکردینی که البته یک پایش در مناسبات قدرتسیاسی بوده است، در بیالتفاتی به مبانی فلسفی اندیشه و اندیشه سیاسی جدید نتوانست دریابد که 《هدف فلسفه این نیست که بگوید جهان باید چگونه باشد، بلکه جهان را آنگونه که بالفعل هست مورد التفات قرار میدهد》.
🔶 به این ترتیب، سروش، اگر به این مبانی توجه جدی نشان میداد بحث خود را در نقداخلاقی قدرت تعلیق به محال میکرد. اما جالب توجه است که این کتابها[به خصوص ادب قدرت و ادب عدالت، و ایدئولوژیشیطانی] اگرچه همواره پس از این سالیان تجدید چاپ میشوند، اما هیچگونه اصلاحی در سپهر آنها صورت نمیگیرد، گوییا نویسنده و البته بهتر است گفته شود_ 《سخنران این کتابها و نه مولف》_ هنوز هم معتقد است که میتوان به عنوان نمونه قدرتسیاسی را از دیدگاه نقداخلاقی مورد بحث قرار داد.
✍ بهروززواریان، ماهنامهسراسری قلمیاران، تیرماه ۱۳۹۷؛ سال دوم/ شماره یازدهم.
@MinervaEule1776
https://t.me/denkenfurdenken