‍ ✅راز موفقیت.. پاپ از میکل آنژ پرسید (راز نبوغت را به من بگو

‍ ✅راز موفقیت

پاپ از میکل آنژ پرسید (راز نبوغت را به من بگو. چگونه مجسمه داوود، شاهکار تمام شاهکارها، را ساختی؟)
جواب میکل آنژ این بود (ساده است. هر چیزی را که داوود نبود تراشیدم.)

بیا صادق باشیم. ما به درستی نمی دانیم چه چیزی عامل موفقیت ماست. نمی توانیم به دقت بگوییم چه چیزی خوشحال مان می کند. ولی با قطعیت می توانیم بگوییم چه چیزی موفقیت و شادی ما را نابود می کند. این درک، با وجود سادگی اش، بسیار اساسی است:
دانستن منفی (شناخت نبایدها) بسیار قدرتمندتر از دانستن مثبت (شناخت بایدها) است.

شفاف اندیشی و زیرکانه عمل کردن به معنای به کارگیری شیوه میکل آنژ است: تمام خطاها را کنار بزن. در این صورت شفاف اندیشی ظاهر می شود.

رومی ها، یونانی ها و متفکران قرون وسطا عبارتی برای این نگرش داشتند: به معنای مسیر منفی، مسیر چشم پوشی، حذف کردن، کم کردن. اندیشمندان موحد اولین کسانی بودند که در مسیر منفی قدم برداشتند: ما نمی توانیم بگوییم خدا چیست؛ تنها می توانیم بگوییم خدا چه چیزی نیست. کاربرد امروزی آن این چنین می شود: ما نمی توانیم بگوییم چه چیزی موفق مان می کند. تنها می توانیم چیزهایی را مشخص کنیم که مانع موفقیت ما می شود یا نابودش می کند. نیمه منفی ماجرا، یعنی خطاهای فکری را حذف کن تا نیمه مثبت خود عهده دار کار شود. این تنها چیزی است که لازم است بدانیم.

هنوز هم خیلی از مردم در مسیر منفی احساس راحتی نمی کنند. این موضوع برخلاف طبیعت است. اما به دوروبرت خود نگاه کن؛ می بینی مسیر منفی در بسیاری از موارد کار می کند. این همان چیزی است که سرمایه گذار افسانه ای، وارن بافت، درباره ی خودش و شریکش، چارلی مانگر، می گوید؛ (من و چارلی یاد نگرفته ایم چگونه مسائل دشوار تجاری را حل کنیم. آن چه ما بلدیم این است که چه طور از آن ها دوری کنیم.) به مسیر منفی خوش آمدی.

خطاهای فکری چه هستند؟ بی خردی چیست؟ چرا گرفتار این تله ها می شویم؟
جبر و نظم را فراموش کن. اعتقاد به این که ما می توانیم به طور کامل احساسات خود را به کمک عقل در اختیار بگیریم ، وهم آمیز است ، همان طورکه تلاش برای رشد مو به کمک اراده و هم آمیز است.
میخواهی موفق باشی ؟ از خطاها دوری کن .
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy