✅ نجات آب و حیات. ✍️دکتر حامد قدوسی

✅ نجات آب و حیات
✍️دکتر حامد قدوسی

با توجه به وضعیت بحرانی اکثریت مطلق تالاب‌های اصلی کشور مداخله سیاستگذار، جامعه محلی، جامعه جهانی و نهادهای مردم‌نهاد برای احیا و پایدارسازی آنها الزامی است. در اینجا به چند محور که می‌تواند پیوند‌دهنده جامعه اقتصاددانان و کارآفرینان ایرانی با این مساله باشد اشاره می‌کنیم. هر چند هدف اولیه باید این باشد که در اثر فعالیت‌های بشری هیچ تالابی در طبیعت از بین نرود، ولی در مسیر مداخله برای نجات و احیای تالاب‌های آسیب‌دیده در گذشته منطق هزینه-‌فایده مجبور است تا حدی رعایت شود.

1- ارزش‌گذاری احیای تالاب: باور کلی این است که تالاب‌ها جزو منابع طبیعی زیرقیمت ارزش‌گذاری شده (Undervalued) به شمار می‌آیند. از دید اقتصادی اولین سوالی که با آن مواجه می‌شویم این است که ارزش حیاتی یک تالاب را چطور ارزیابی کنیم تا بتوانیم آستانه هزینه‌های مقبول را شناسایی کنیم؟ ارزش‌گذاری تالاب‌ها به دلایل مختلف (از جمله کمبود اطلاعات، ناشناخته بودن مکانیسم‌ها و وجود ابهام‌ها) پیچیده و دشوار است. با این‌حال باید قدم‌های اولیه را برداشت. پس از نزدیک نیم‌قرن سدسازی فعالانه در کشور به اندازه کافی داده‌هایی تولید شده است که اجازه یک ارزیابی بی‌طرفانه از هزینه‌ها و منافع مداخله در طبیعت را داشته باشیم. به‌طور خاص می‌توانیم روی منافع پس از وقوع (ex-‌post) ناشی از ساختن سدهایی که باعث بحرانی‌ شدن یا نابودی تالاب‌ها شده‌اند متمرکز شویم.
2- ارزش اختیار (Option Value) تالاب‌ها: علاوه بر جریان مداوم خدمات (مثل ارزش ماهیگیری و کشاورزی) و تعدیل آب و هوا، بسیاری از تالاب‌ها به عنوان مکانیسم بیمه و ضربه‌گیر شوک‌ها برای جامعه انسانی و طبیعی اطراف عمل می‌کنند و ارزش آنها پس از دفع خطر یک شوک بزرگ (مثل خطر سیل) ظاهر می‌شود. وقتی جلوی سیل یا توفان نمک یا گرمای شدید هوا گرفته می‌شود جامعه اثر آنها را حس نمی‌کند و به زبان اقتصادسنجی با مشاهده سانسورشده و فقدان گروه شاهد (Counter-‌Factual) در ارزش تالاب‌ها مواجه هستیم. متاسفانه تنها پس از نابودی تالاب و افزایش بسامد حوادثی مثل سیل و ریزگردهاست که ارزش قبلی تالاب حس می‌شود. با این نگاه تالاب‌ها را باید به عنوان اختیارهایی (Options) در دل طبیعت دید که در زمان لازم بازده بالایی را پرداخت می‌کنند.
3- اثرات بازتوزیعی نابودی تالاب‌ها: حتی اگر احیای کامل یا جزیی تالاب بسیار گران یا به لحاظ فنی غیرممکن به نظر برسد، جامعه برای محافظت از شهروندانی که در حوزه اطراف تالاب‌ها زندگی می‌کردند، مستقیماً مسوول است. نابودی تالاب‌ها به‌طور مستقیم زندگی شهروندانی را که در اطرف آنها سکونت دارند و از محل کارکردهای تالاب امرار معاش می‌کنند تحت تاثیر قرار می‌دهد. از دست رفتن کشاورزی، دامپروری و ماهیگیری در حوضه دریاچه هامون و نابودی منبع معاش نزدیک به یک صدهزار هموطن سیستانی و تضعیف حیات اقتصادی اطراف هورهای خوزستان فقط نمونه‌هایی از این مثال‌هاست. با منطق جبران «اثرات بیرونی» در اقتصاد، باید بخش‌هایی که با مصرف آب در بالادست یا در اثر انتقال بین‌حوضه‌ای یا فعالیت‌های سازه‌ای باعث خشکاندن تالاب‌ها شده‌اند در مقابل جبران کامل صدمات وارد‌شده به جامعه محلی تالاب مسوول شناخته شوند.
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
telegram.me/esfahaneconomy