نوشتههایی از همه جا درباره اقتصاد و اجتماع با تاکید بر رابطه قدرت و ثروت مسیر ارتباطی: @jafkheir
«در باب فرهنگ تملقگویی و چاپلوسی مردم ایران زمین»
«در باب فرهنگ تملقگویی و چاپلوسی مردم ایران زمین»
سرزمین زرخیز ایران، استعداد عجیبی در پرورش انسانهای متملق هم داشته است و فرهنگ تملقگویی و کاسهلیسی با قدمتی طولانی همچنان ادامه دارد.
این صنعت و فعالیت بس سودآور بوده و طبیعی است خیلیها را به سمت خود میکشد و در هر دوره نامی پیدا میکند اصطلاح پاچهخواری یا پاچهخاری در گویش بررهای هم به همین معنا است.
کاری که از ما مردم عادی برمیآید اینست که حواسمان جمع باشد و تا میتوانیم پاچهخارها را طرد کرده و بر دهانشان خاک بپاشیم و چنین کسانی را نماینده خود ندانیم.
یک نمونه از تملقگوییهای پاچهخاران پیرامون ناصرالدین شاه را از دفترچه خاطرات محمدعلی فروغی بخوانیم که با چشمان خویش شاهد بوده است. (نشریه اندیشه پویا ش. ۳۱، ص. ۷۴)
زمانی که من در مدرسه دارالفنون بودم ناصرالدین شاه دو سه مرتبه آنجا آمد، بنابراینکه سالی یکبار چنانکه گفتم میآمد. در یکی از آن مواقع منظرهای دیدم که هرگز فراموش نمیکنم. اجمالا اینکه ناصرالدین شاه در آن مواقع هر وقت حالش اقتضا داشت به اطاقهای درس وارد میشد و با معلم و شاگردان گفتگوهایی میکرد. یک نوبت وارد شد در اطاقی که درس زبان انگلیسی میدادند. جمعی از رجال هم همراه بودند، ازجمله کسانی که میشناختم پسرش کامران میرزای نایبالسلطنه و امینالسلطان و دکتر طولوزان و مخبرالدوله وزیر علوم و نیرالملک رئیس مدرسه بودند. معلم مرا پیش کشید و کتابی انگلیسی به دست من داد که بخوانم. سطری خواندم. شاه دماغ داشت و از من میپرسید معنیاش چیست. ناصرالدین شاه قدری فرانسه خوانده بود اما انگلیسی یک کلمه نمیدانست و خط انگلیسی را به قیاس خط فرانسه میخواند و کسانی که این دو زبان را آموختهاند میدانند که خطشان یکی است اما از جهت تلفظ به کلی متبایناند. پس شاه البته جمیع کلمات را غلط خواند. معنی را هم که نمیدانست و میپرسید، اما هنوز یک سطر را تمام نکرده بود که هلهله از رجال بلند شد، کج شدند، راست شدند، پیچوخم خوردند، غش و ضعف کردند، یکی گفت سحر میکنید، دیگری گفت معجزه دارید، دیگری گفت شما کی انگلیسی خواندید که ما خبردار نشدیم. شاه گفت: اگر ما مجال داشتیم انگلیسی هم میتوانستیم بیاموزیم. یکی از رجال گفت:شما که میدانید، چه حاجت به آموختن دارید. باز شاه گفت: معلوم میشود کسی که فرانسه میداند انگلیسی هم میتواند بخواند. مرحوم نیرالملک گفت: خیر قربان، من فرانسه میدانم اما یک کلمه انگلیسی نمیتوانم بخوانم. مختصر کمدی عجیبی بود و من مبهوت مانده بودم. بعدها دانستم این تملقگوییها در جنب مجالس دیگر چاپلوسی باز بالنبسبه آبرومند بود.
https://telegram.me/jafar_kheirkhahan